سامانه اطلاعات مکانی
مژده مینایی؛ محمدحسن وحیدنیا؛ زهرا رضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: از تکنیک های داده کاوی مکانی می توان در شرایطی که بررسی و استخراج نتایج از منابع داده ای با حجم زیاد و گستردگی ابعاد پایگاه اطلاعاتی مورد نظر باشد، با بالاترین کارایی استفاده نمود. مسئله تماس های اضطراری به علت خطیر بودن موضوع و درگیر نمودن نیروهای امداد و اورژانس مسئله ای است که بر اساس داده کاوی مکانی می توان به الگوهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از تکنیک های داده کاوی مکانی می توان در شرایطی که بررسی و استخراج نتایج از منابع داده ای با حجم زیاد و گستردگی ابعاد پایگاه اطلاعاتی مورد نظر باشد، با بالاترین کارایی استفاده نمود. مسئله تماس های اضطراری به علت خطیر بودن موضوع و درگیر نمودن نیروهای امداد و اورژانس مسئله ای است که بر اساس داده کاوی مکانی می توان به الگوهای نهفته در آن پی برد. بطور متداول، برای درک ارتباطات فضایی بین متغیرها، محققان علوم محیط زیست و جغرافیا از الگوهایی چون رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) بهره می گیرند که اساس کار این تحلیل، ارتباط بین متغیرهای مستقل برای متغیر پیش بینی شونده است. اما این روش دارای کاستی های بسیاری در ارائه ی نتایج فضایی بویژه در مقیاس محلی است. رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) در این مطالعه به منظور درک روابط بین متغیرهای فضایی در سطح محلی استفاده می شود تا پوششی در رفع نواقص روش تحلیلی OLS باشد.روشها: در این تحقیق از روش های OLS و GWR در تحلیل ارتباط بین موضوع حجم بالای تماس های اضطراری در منطقه مورد مطالعه (ایالات دالاس امریکا) و عوامل موثر بر رخداد این مساله استفاده می گردد. همچنین آزمون های آماری متعدد برای ارزیابی بکارگرفته شد. برای این مقصود، تعداد و پراکندگی تماس های اضطراری را به عنوان متغیر وابسته و پارامترهایی همچون جمعیت، تعداد افراد تحصیل کرده، بیشترین ساعت تماس و فاصله از مرکز شهر را متغیرهای مستقل مساله در نظر گرفته و چگونگی تاثیر این عوامل در بروز این موضوع بررسی می گردد. در این مطالعه، نرم افزار ArcGIS Pro برای انجام تحلیل های مکانی-آماری و ارائه نقشه ها بکارگرفته شد.یافتهها: نتایج نشان دهنده این مساله است که پارامترهای جمعیت، تعداد افراد تحصیل کرده، فاصله از مرکز شهر و بیشترین زمان تماس به ترتیب در بروز این مساله بالاترین اثر را داشته اند. در روش OLS شاخص های Koenker و Jarque-Bera که به ترتیب نشان دهنده ثبات مدل و نرمال بودن باقیمانده ها می باشد رضایتبخش نبودند. نتایج ارزیابی دو مدل OLS و GWR نشان داد که مقدار R2 در مدل GWR حدود 61/0 و در مدل OLS حدود 41/0 بوده که نشان دهنده این امر است که نتایج حاصل از مدل GWR به واقعیت نزدیک تر است. در مدل جغرافیایی، وزن پارامتر جمعیت در قسمت های مرکزی شهر بیشتر از اطراف آن بوده، در حالیکه وزن پارامتر بیشترین زمان تماس در قسمتهای شمالی، جنوبی و غربی شهر بیشتر از سایر نقاط می باشد. همچنین وزن پارامتر تعداد افراد تحصیل کرده در قسمت های جنوبی شهر بیشتر می باشند.نتیجهگیری: جمیع عوامل مطرح شده در کنار هم بر روی بروز متغیر وابسته اثر افزایشی داشته و در کنار این تحلیلها، پیش بینی وقوع این مساله در چند ساله آینده نیز امکان پذیر می باشد. با تکیه بر این نتایج می توان ابزار مناسبی جهت مدیریت و کنترل بهینه مشکلات منطقه در اختیار مسئولین امر قرار داد.
سامانه اطلاعات مکانی
مهدیس رحمتی؛ حسین آقامحمدی زنجیراباد؛ سعید بهزادی؛ علی اصغر آل شیخ
چکیده
پیشینه و اهداف: تصادفات یکی از حوادث تهدید کننده زندگی در جهان است که موجب خسارات جانی و مالی میشود. برای کاهش تعداد تصادفات رانندگی میبایست تعیین نمود که تصادفات مکرر کجا و در چه زمانی رخ میدهند. اغلب تصادفات با الگوهای مکانی و زمانی خاصی اتفاق میافتند و ممکن است خوشههایی را تشکیل دهند که همان محل تمرکز تصادفات در فضای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تصادفات یکی از حوادث تهدید کننده زندگی در جهان است که موجب خسارات جانی و مالی میشود. برای کاهش تعداد تصادفات رانندگی میبایست تعیین نمود که تصادفات مکرر کجا و در چه زمانی رخ میدهند. اغلب تصادفات با الگوهای مکانی و زمانی خاصی اتفاق میافتند و ممکن است خوشههایی را تشکیل دهند که همان محل تمرکز تصادفات در فضای جغرافیایی میباشد. بنابراین، بررسی تصادفات رانندگی در ابعاد مکانی و یا زمانی ضروری است تا بهترین و پایدارترین راهحلها برای این مسائل در نظر گرفته شود. استان اصفهان از جمله استانهای کشور با نرخ بالای تصادفات در حوزه برون شهری است. تحقیقات پیشین صورت گرفته در سطح استان اصفهان بیشتر بر پایه روشهای آماری بوده و به جنبههای مکانی و زمانی تصادفات توجهی نشده است.هدف از انجام این تحقیق پر کردن خلا موجود در تحقیقات گذشته در راستای تعیین الگوهای مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی برون شهری استان اصفهان و بهتصویر کشیدن آن با استفاده از روشهای آمار مکانی در محیط GIS است. نوآوری این تحقیق در استفاده از روشهای آمار مکانی برای شناسایی و تحلیل الگوهای مکانی-زمانی تصادفات برون شهری استان اصفهان در سطوح مختلف زمانی و شدت میباشد.روشها: در این مطالعه الگوی مکانی- زمانی تصادفات ترافیکی در استان اصفهان در سالهای 1396و 1397 با استفاده از دادههای تصادفات ترافیکی برون شهری بررسی شده است. پس از جمعآوری دادههای مربوطه و انجام پیشپردازشهای لازم و آمادهسازی دادهها، الگوی مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی رخ داده در شبکه راههای اصلی، بزرگراهها و آزادراههای منطقه مورد مطالعه با استفاده از روشهای آمار مکانی مانند آزمون میانگین نزدیکترین همسایه، خودهمبستگی مکانی موران I جهانی و تحلیل نقاط داغ بهینه شده (تکنیک گتیس- ارد Gi*) در سطوح مختلف در محیطGIS بررسی و شناسایی شدند.یافتهها: باتوجه به اینکه هدف از این تحقیق تعیین الگوهای مکانی-زمانی تصادفات ترافیکی برون شهری استان اصفهان است ابتدا الگوی نحوه پراکنش فضایی رویدادهای تصادف با روشهای میانگین نزدیکترین همسایه و خودهمبستگی مکانی موران I جهانی بررسی شد. نتایح نشاندهنده وجود الگوی خوشهای قوی در دادههای تصادفات ترافیکی در سالهای مورد مطالعه در استان اصفهان بود. سپس با استفاده از روش گتیس-ارد جی استار یک تحلیل نقاط داغ بهینه شده به صورت کلی بر روی کل مجموعه داده تصادفات انجام شد و پس از آن باتوجه به تقسیم مجموعه داده به سطوح مختلف از جمله بازه زمانی شبانهروز، روز هفته، ماه، سال و سطح شدت تصادف این تحلیل بر روی مجموعه داده هر سطح به صورت جداگانه صورت گرفت. نتایج حاصل از اجرای تحلیل گتیس ارد جی استار بر روی سطوح مختلف حاکی از آن بود که بخش اعظمی از تمرکز نقاط داغ با سطح اطمینان 99درصد در مسیرهای منتهی به مرکز استان یعنی شهر اصفهان و همچنین شهرهای پرجمعیت همجوار آن واقع است که بیشترین حجم تردد و ترافیک در آن وجود دارد و با فاصله از مرکز استان تراکم تصادفات به طرز چشمگیری کاهش مییابد.نتیجهگیری: باتوجه به نتایج تحلیل خودهمبستگی مکانی تصادفات و نقشههای نقاط داغ در سطوح مورد بررسی نتایج حاکی از آن بود که تصادفات در برخی از مناطق استان اصفهان بهصورت خوشهای تجمع یافتهاند. همجواری با مرکز استان و شهرهای پرجمعیت و اصلی بر تمرکز تصادفات ترافیکی در این منطقه تاثیر بسیاری دارد و با فاصله از مراکز شهری پرجمعیت فراوانی تصادفات کاهش مییابد. از نتایج این مطالعه و درکی که از الگوهای مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی بهدست آمده است، میتوان برای توسعه استراتژیهای جدید، راهنمایی مدیران و دست اندرکاران حوزه حمل و نقل و ترافیک، اخذ تصمیمات و انجام اقدامات مناسب برای بهبود وضعیت ایمنی نقاط حادثهخیز استفاده نمود.
سامانه اطلاعات مکانی
حمیدرضا بابایی فرد؛ سعید صادقیان؛ علیرضا قراگوزلو
چکیده
پیشینه و اهداف: فعالیتهای ساختوساز غیرمجاز در اراضی جنگلی باعث نگرانیهای زیادی شده است. کاداستر محیط زیست بهعنوان ابزار اساسی برای ارائه اطلاعات دقیق مکانی، حقوقی و زیست محیطی مورد توجه قرار میگیرد و باعث نظارت دقیق، مدیریت زمین و توسعه پایدار میشود.روشها: در این تحقیق، از یک روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی استفاده شده است. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فعالیتهای ساختوساز غیرمجاز در اراضی جنگلی باعث نگرانیهای زیادی شده است. کاداستر محیط زیست بهعنوان ابزار اساسی برای ارائه اطلاعات دقیق مکانی، حقوقی و زیست محیطی مورد توجه قرار میگیرد و باعث نظارت دقیق، مدیریت زمین و توسعه پایدار میشود.روشها: در این تحقیق، از یک روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی استفاده شده است. رویکرد کیفی شامل تحلیل چارچوب قانونی و نظارتی کاداستر و بررسی ترتیبات نهادی و مشارکت ذینفعان بوده است. از سوی دیگر، رویکرد کمی شامل تجزیهوتحلیل دادههای مکانی و پیادهسازی کاداستر برای ارزیابی تغییرات کاربری اراضی و ساخت ویلا در اراضی جنگلی میباشد. برای شناسایی ویلاسازیها در مناطق جنگلی روستای لالون، از ابزارهای جمعآوری داده مانند تصاویر گوگل ارث بهره گرفته شده است. سپس با استفاده از الگوریتمهای نظارت شده حداکثر احتمال، تصاویر طبقهبندی شده و نقشه کاربری اراضی تهیه شده است. در نهایت، نقشه کاداستر ۱/۵۰۰۰ روستای لالون تهیه شده و ایده اجرای کاداستر محیطی در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است.یافتهها: در نتایج مطالعه کاربری اراضی در روستای لالون در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴، تغییرات قابل توجهی مشاهده شد. افزایش مناطق مسکونی در زمینهای جنگلی نشاندهنده تأثیرات زیست محیطی نامطلوب است. این تغییرات، باعث به خطر افتادن اکوسیستم و توازن زیستی منطقه و افزایش جمعیت شده است. در این مطالعه، ضریب کاپا برای سالهای ۲۰۱۱ با مقدار 902/0 و برای سال ۲۰۲۴ با مقدار 945/0، به عنوان شاخصی از تفاوتهای کاربری اراضی در روستای لالون، مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، دقت کلی تحقیق برای سال ۲۰۱۱ به میزان 703/92 % و برای سال ۲۰۲۴ بهمیزان 405/96 % محاسبه شده است. نتایج حاکی از اهمیت و دقت بالا در تشخیص تغییرات کاربری اراضی در روستای لالون میباشد. ارزیابی پیادهسازی کاداستر زیست محیطی برای ساختوساز ویلاها در مناطق جنگلی روستای لالون نشان میدهد که نیاز به استراتژیهای مدیریت زمین مؤثر وجود دارد و عملکرد سیستم کاداستر زیست محیطی قادر به تشخیص تغییرات اراضی و برنامهریزی حفاظتی است. این تحقیق بر اهمیت گنجاندن ملاحظات زیست محیطی در فرآیندهای نقشهبرداری کاداستر تأکید دارد.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، استفاده بهینه از کاداستر محیط زیست در ایران جهت حفاظت از منابع طبیعی و حفظ پایداری زیستگاهها بهعنوان یک اقدام بسیار حیاتی تلقی میشود. رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی در هنگام اجرای فرآیندهای توسعه و احداث سازهها برای همه یکسان و غیرقابل انکار میباشد. پیادهسازی کاداستر محیط زیست نیازمند همکاری سازمانهای دولتی، تخصص فنی، بهرهوری از فناوریهای پیشرفته و مشارکت جامعه است. این تحقیق، نشان میدهد که پیادهسازی کاداستر محیط زیست نقش مهمی در حفظ توازن بین توسعه و حفاظت از محیط زیست دارد. بهمنظور بهبود بهرهوری سیستم کاداستر محیطی در ایران، پیشنهاد میشود که اقداماتی همچون تقویت چارچوب قانونی، بهبود مدیریت دادهها، ارتقای فنآوری، افزایش مشارکت ذینفعان و تضمین تامین مالی پایدار انجام شود. این اقدامات شامل تدوین قوانین و مقررات مخصوص، ایجاد پایگاه داده متمرکز و قدرتمند، تشکیل کمیته مشورتی چندجانبه با حضور نهادهای مختلف و تخصیص منابع مالی پایدار برای پیشرفت و توسعه کاداستر محیط زیست میباشد.
سامانه اطلاعات مکانی
مهدی ناگهی؛ سعید بهزادی
چکیده
پیشینه و اهداف: خشکسالی به عنوان یکی از چالشهای حیاتی و پایدار در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، همواره توجه بسیاری از محققان و تصمیمگیران را به خود جلب کرده است. این پدیده طبیعی میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصاد، جامعه و محیط زیست داشته باشد و از این رو، شناسایی و پیشبینی دقیق آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ایران به دلیل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: خشکسالی به عنوان یکی از چالشهای حیاتی و پایدار در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، همواره توجه بسیاری از محققان و تصمیمگیران را به خود جلب کرده است. این پدیده طبیعی میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصاد، جامعه و محیط زیست داشته باشد و از این رو، شناسایی و پیشبینی دقیق آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ایران به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی خاص خود، بیش از دیگر کشورها در معرض خطر خشکسالی قرار دارد و این موضوع لزوم استفاده از فناوریهای نوین برای مدیریت بهتر منابع آب و مقابله با خشکسالی را برجستهتر میسازد. هدف اصلی این مقاله، پیشبینی خشکسالی با استفاده از سیستم خبره و هوش مصنوعی و توسعه مدلهای رفتاری مناسب برای این پدیده در تمامی استانهای ایران است.روشها: برای دستیابی به هدف مذکور، دادههای مربوط به خشکسالی در تمامی استانهای ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۰ مورد بررسی قرار گرفت. این دادهها شامل مجموعهای گسترده از شاخصهای مختلف خشکسالی نظیر بارش، دما، رطوبت نسبی و شاخصهای تغییرات اقلیمی میباشند. با استفاده از این دادهها، مدلهای رفتاری ماهانه خشکسالی برای هر استان توسعه داده شده است. در این راستا، سیستم خبره و الگوریتمهای هوش مصنوعی برای شناسایی الگوها و روندهای خشکسالی در هر استان به کار گرفته شدهاند. به کمک این روشها، مدلی خطی به عنوان بهترین مدل انتخاب شد که توانست به صورت ماهانه احتمال وقوع خشکسالی را پیشبینی کند. در نهایت، یک نقشه آنلاین و تحت وب توسعه داده شده است که نتایج پیشبینیها را به صورت ماهانه برای هر استان نمایش میدهد.یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که با استفاده از دادههای گسترده خشکسالی و توسعه مدلهای رفتاری ماهانه، میتوان به پیشبینی دقیق و به موقع خشکسالی در هر استان دست یافت. دوازده مدل رفتاری برای هر استان تولید شده که احتمال وقوع خشکسالی را در ماههای مختلف سال نشان میدهند. این مدلها قادرند به عنوان ابزاری قدرتمند در مدیریت و برنامهریزی مقابله با خشکسالی در سطح استانی و ملی مورد استفاده قرار گیرند. با ارائه نتایج به صورت نقشههای آنلاین و تحت وب، دسترسی به اطلاعات و نتایج پیشبینیها برای تصمیمگیران و مدیران مربوطه سادهتر و سریعتر میشود.نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از سیستم خبره و مدلسازی رفتاری خشکسالی در تمامی استانهای ایران، منجر به پیشبینی دقیقتر و بهموقعتر این پدیده میشود. انتخاب مدل خطی به عنوان بهترین مدل، این امکان را فراهم میکند که نتایج پیشبینیها با دقت بالاتری ارائه شوند. نقشه آنلاین و تحت وبی که توسعه داده شده است، ابزاری مفید برای مدیران و تصمیمگیران در زمینه مدیریت منابع آب و مقابله با خشکسالی محسوب میشود. این ابزار میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط با خشکسالی در سطوح مختلف کمک شایانی کند و به کاهش آثار و پیامدهای منفی این پدیده طبیعی منجر شود. با توجه به یافتههای این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند سیستمهای خبره و هوش مصنوعی در پیشبینی و مدیریت خشکسالی، نه تنها امکانپذیر بلکه بسیار مؤثر است. این رویکرد میتواند الگویی برای دیگر کشورهایی باشد که با مشکل خشکسالی مواجهاند و نیازمند راهکارهای دقیق و عملی برای مدیریت بهتر منابع آب خود هستند.
سامانه اطلاعات مکانی
قاسم آذری آرانی؛ علیرضا احمدی؛ کوثر آذری آرانی
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهههای اخیر، تعامل پیچیده بین عوامل محیطی و سلامت عمومی توجه پژوهشگران، سیاستگذاران و دستاندکاران سلامت عمومی را به خود جلب کرده است. درک اینکه چگونه عوامل محیطی بر سلامت انسان تأثیر میگذارند، در مقابله با چالشهای سلامت شهروندان بسیار مهم است. در سالهای اخیر، سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) به عنوان ابزارهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهههای اخیر، تعامل پیچیده بین عوامل محیطی و سلامت عمومی توجه پژوهشگران، سیاستگذاران و دستاندکاران سلامت عمومی را به خود جلب کرده است. درک اینکه چگونه عوامل محیطی بر سلامت انسان تأثیر میگذارند، در مقابله با چالشهای سلامت شهروندان بسیار مهم است. در سالهای اخیر، سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) به عنوان ابزارهای کاربردی در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته اند و امکان بررسی و تجزیه و تحلیل روابط پیچیده بین متغیرهای محیطی و سلامت را فراهم کردهاند. این سامانه ها ابزار مفیدی برای پهنهبندی بیماریها به شمار میروند و با توزیع مکانی برخی بیماریها میتوان به نتایج قابل توجهی رسید. نتایجی نظیر این که برخی از بیماریها با عوامل محیطی در ارتباط هستند. تشخیص عوامل محیطی در جهت درمان، پیشگیری و کاهش هزینههای بهداشتی و درمانی راهی در جهت توسعه سلامت میباشد. این مقاله به تجزیه و تحلیل مکانمند برخی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت می پردازد تا بتوان راهکارهایی را برای پیشگیری از بروز عوامل بیماری زا در شهروندان را ارائه کرد.روشها: روش تحقیق انجام یک تجزیه و تحلیل مکانمند، شامل مراحل متعددی از جمله جمعآوری دادهها، پیشپردازش دادهها، تحلیل مکانی و ادغام با سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری است. جمعآوری دادههای کیفیت هوا، یکی از اصلیترین بخشهای این تحقیق است. کیفیت هوای تهران تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله انتشار آلایندهها توسط خودروها، واحدهای صنعتی و منابع طبیعی قرار دارد که میزان هریک با استفاده از شبکه ایستگاههای نظارت بر کیفیت هوا در سرتاسر شهر تهران اندازه گیری میشود. این مجموعه داده زمانی- مکانی ما را قادر میسازد تا روندها و تغییرات کیفیت هوا در مناطق مختلف تهران را بررسی کنیم. همچنین، اطمینان از دسترسی به آب سالم، یک جنبه اساسی در حوزه بهداشت عمومی است. بنابراین، جمعآوری دادههای کیفیت آب برای مطالعه ما بسیار حیاتی است پارامترهای مورد نظر شامل میزان اسیدی یا بازی بودن آب (pH)، شفافیت، میزان اکسیژن خواهی شیمیایی (COD)، میزان اکسیژن خواهی زیستی (BOD) و غلظت آلایندههای خاص مانند فلزات سنگین است. برای تحلیل بیماریهای واگیردار از جانوران از دادههای جمع آوری شده توسط مراکز بهداشت محلات استفاده شده است. پس از جمعآوری دادههای مورد نیاز، فرآیند تحلیل و پردازش دادهها جهت تجزیه و تحلیل مکانی آنها انجام میشود و بعد از انجام تحلیلهای مذکور، دادههای حاصل از مراحل مختلف تحقیق در GIS ادغام میشوند. این امر به ما امکان میدهد که دادههای مکانی را با یکدیگر ترکیب کرده تا ارتباطات میان عوامل محیطی و بیماریها را به صورت واضحتری نشان دهیم. این ادغام دادهها باید به صورت منظم و بادقت صورت گیرد تا نتایج تحلیل معتبر باشند. برای اجرای تحلیلها و پردازش دادههای مکانی، از نرمافزار QGIS استفاده شد. علاوه براین، برای تحلیل آماری دادهها از کتابخانههایPandas و NumPy در پایتون استفاده گردید.یافتهها: دادههای جمعآوریشده از ایستگاههای پایش کیفیت هوا به ما امکان داد تا نقشه های دقیق از غلظت آلایندهها و تغییرات مکانی آنها به دست آوریم. این نقشه ها در پایش ریسکهای سلامت مرتبط با آلودگی هوا بسیار ارزشمند هستند. تجزیه و تحلیل دادههای کیفیت هوا غلظتهای بالایی از مواد ذراتی PM2.5 و PM10 در مناطق با جمعیت متراکم را نشان داد. علاوه بر این، غلظتNO2 در نزدیکی معابر اصلی نشاندهنده سهم عمده وسائل نقلیه در تولید این گاز است. تجزیه و تحلیل کیفیت آب در تهران نشان داد که اختلافات معناداری در کیفیت آب مناطق مختلف وجود ندارد. . تجزیه و تحلیل دادههای بیماری، اطلاعات مهمی را در مورد ناقلین، زیستگاهها و الگوهای رفتاری آنها در برداشت که منجر به درک جامعی از اکوسیستم بیماریهای واگیر شهر میگردد. تدابیر هدفمند در کنترل بیماریهای واگیردار در مناطق با ریسک بالا و آموزش به جامعه هدف برای کاهش ریسک بیماری ها ضروری است.نتیجهگیری: سلامت انسانها توسط عوامل مختلف محیطی و از جمله مکان زندگی آنان تحت تأثیر قرار می گیرد به گونه ای که می توان گفت مسائل مربوط به سلامت تقریباً همیشه ابعاد مکانی دارند. بررسی خصوصیات این مکانها (از جمله خصوصیات مردم شناختی و وجود عوامل خطر محیطی)، به منظور انجام مطالعات بسیار حایز اهمیت است نتایج این تحقیق نشان داد که GIS نقش ارزشمندی در بررسی و پیگیری روند شیوع و انتشار بیماری ها و سایر مسایل بهداشتی در طول دورههای زمانی و ارزیابی خطرات محیطی برای ساکنین یک منطقه دارد. بهکارگیری GIS یکی از راهکارهای هشدار سلامتی به مردم در معرض خطر است. با مشخص نمودن مکان انتشار بیماری و نقاط آلوده شهر، مردم نسبت به محیط پیرامون خود آگاهتر شده، مسائل پیشگیری را بهتر درک خواهند نمود. همچنین با مشخص شدن مناطق پرخطر، هزینه ها و مصارف بهداشتی تعدیل میگردد زیرا سیاستگذاران و مدیران بهداشت و سلامت راهکارهای لازم برای پیشگیری و مقابله با شیوع این نوع بیماریها را بهصورت هدفمند مورد توجه قرار خواهند داد.
سامانه اطلاعات مکانی
سحر ابوللی؛ طلوع سیلاوی؛ جواد صابریان
چکیده
پیشینه و اهداف: صنعت نفت لااقل از زمان ملی شدن صنعت نفت در ایران، موتور محرک اقتصاد کشور ما بوده است. صنعت نفت بر تأسیسات نفتی متکی است و یکی از مهمترین تأسیسات نفتی که تقریباً در کل کشور وجود دارد، خطوط لوله است. شبکه گسترده خطوط لوله برای انتقال نفت از پایگاههای تولید به پالایشگاههای کشور و همچنین، فرآوردههای استخراج شده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: صنعت نفت لااقل از زمان ملی شدن صنعت نفت در ایران، موتور محرک اقتصاد کشور ما بوده است. صنعت نفت بر تأسیسات نفتی متکی است و یکی از مهمترین تأسیسات نفتی که تقریباً در کل کشور وجود دارد، خطوط لوله است. شبکه گسترده خطوط لوله برای انتقال نفت از پایگاههای تولید به پالایشگاههای کشور و همچنین، فرآوردههای استخراج شده از پالایشگاهها تا مراکز مصرف، از اصلیترین شریانهای حیاتی اقتصاد و صنعت هستند. محل عبور این خطوط لوله، یک مسأله مکانی است و از اینرو، توسط سامانه اطلاعات مکانی (GIS) به بهترین شکل میتوان به آن پرداخت. روند مسیریابی دقیق و بهینه خطوط لوله از اهمیت خاصی برخودار است و باید به نحوی عملیاتی شود که بیشترین سازگاری را با ایده آلهای فنی و اقتصادی و کمترین تأثیر منفی را بر جامعه و محیط زیست داشته باشد.روشها: در این تحقیق، سعی شده تا موضوع تعیین مسیریابی خط لوله چند جانبه با در نظر گرفتن تعداد زیادی از معیارها، دادهها و اطلاعات فضایی و توصیفی شامل شیب زمین، پوشش گیاهی، جریان آب، گسلها، مراکز مسکونی و جمعیتی، خطوط و خطوط لوله انتقال نیرو در منطقه، جادهها و غیره انجام شود. از آنجا که مجموعه گستردهای از شاخصهای مرتبط با مسیریابی خطوط انتقال انرژی در مراجع پژوهشی و گزارشهای اجرایی پروژهها وجود دارد که در این مقاله به عنوان اصلیترین هدف این مجموعه وسیع تا حد امکان مورد بررسی قرار گرفته و طبقهبندی تخصصی روی آنها صورت گرفته است. در مرحله بعد، از GIS به عنوان چارچوبی برای ادغام اقلام متنوع اطلاعات مختلف استفاده شده تا با توجه به اهمیت تأثیر متفاوتی که هر یک از این شاخصها بر موضوع دارند امکان بهکارگیری وزنهای تأثیر متفاوت در برهمنهی شاخصها وجود داشته باشد. برای این کار از روش مرسوم فازی AHP فازی استفاده شده است.یافتهها: منطقه مطالعاتی مورد نظر این پژوهش، در منطقه شمالی استان خوزستان، بین دره ریگ و سبزاب است که در این پژوهش در سه سناریوی بهینه بودن اقتصادی، بهینه بودن زیستمحیطی و در نظر گرفتن هردوی آنها مسیریابی خط انتقال نفت انجام شده است. نتایج حاصل شده، نشان داد که انتخاب بهترین مسیر در این کانال در مقایسه با خط انتقال موجود، منجر به کاهش 141 متری مسیر از طریق سناریوی اقتصادی، کاهش 635 متری مسیر از طریق سناریوی زیستمحیطی و کاهش 586 متری مسیر از طریق سناریوی جامع شده که از دستاوردهای عملی پژوهش میباشند.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق، به خوبی نشان داد که روشهای سنتی طراحی خطوط لوله نمیتوانند همه معیارهای مؤثر در طراحی مسیر خطوط لوله را در نظر بگیرند. در هر حال، کیفیت مسیرهای طراحی شده به کمک GIS بسیار به کیفیت اطلاعات مورد استفاده وابسته است و هرگونه نقص در اطلاعات ورودی میتواند به صورتی منجر به نتایجی در طراحی انجام شده گردد که کار را زیر سؤال ببرد. بنابراین، ضمن اتکا به توانمندی GIS باید دقت لازم را نیز در جمعآوری دادهها به خرج داد. یکی دیگر از قابلیتهای بارز شده در این تحقیق، توانایی در نظر گرفتن سناریوهای مختلف است. بنا بر همین توانایی، متولیان امر میتوانند با مشاهده نتایج سناریوهای مختلف و در نظر داشتن ملاحظات گوناگون، بهترین تصمیم را در مورد خط لوله مورد نظر اتخاذ نمایند.
سامانه اطلاعات مکانی
مجید اعزازی؛ مسعود شیرازیان؛ فرهاد حسینعلی؛ فرزاد حاج محمود عطار
چکیده
پیشینه و اهداف: عمل ناوبری که به عنوان یکی از سودمندترین و مؤثرترین ابزارها برای رسیدن به مقصد مطلوب شناخته میشود، نقش بیشک و حیاتی در جامعه معاصر ایفا میکند. بهمنظور پاسخگویی به نیازهای کاربرانی که به دنبال مسیری به مقصد مورد نظر خود هستند، سامانه های ناوبری به شدت به تعیین مکان تلفن همراه و مقصد مورد نظر بر روی نقشه متکی هستند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: عمل ناوبری که به عنوان یکی از سودمندترین و مؤثرترین ابزارها برای رسیدن به مقصد مطلوب شناخته میشود، نقش بیشک و حیاتی در جامعه معاصر ایفا میکند. بهمنظور پاسخگویی به نیازهای کاربرانی که به دنبال مسیری به مقصد مورد نظر خود هستند، سامانه های ناوبری به شدت به تعیین مکان تلفن همراه و مقصد مورد نظر بر روی نقشه متکی هستند. در حال حاضر، اکثریت قابل توجهی از خدمات مبتنی بر مکان به شدت به سامانههای ناوبری متکی هستند که از سامانه ماهواره ناوبری جهانی (GNSS) برای تعیین مکان تلفن همراه استفاده میکنند. با این حال، بسیار مهم است که اذعان کنیم که این روش خاص به دلیل محدودیتهای فراوان در محیطهای داخلی قابل اجرا نیست. بهمنظور غلبه بر محدودیتهای فوقالذکر، فناوریهای زیادی برای موقعیتیابی داخلی توسعه یافته اند، که شامل Wi-Fi، بلوتوث، سامانه ناوبری اینرسی(INS)، اولتراسونیک و امواج صوتی است، اما محدود به آنها نیست. بسته به کیفیت موقعیت، دامنه برنامههای درگیر در خدمات مبتنی بر مکان میتواند بسیار متفاوت باشد. این محدوده، شامل سامانههای ناوبری رایج است که نیاز به دقت تا دهها متر دارند، و همچنین سامانههای دقیق مکانیابی خودکار شیء که نیاز به دقت در سطح سانتیمتر دارند. در زمینه این مطالعه خاص، یک رویکرد انقلابی که از روشهای مبتنی بر تصویر استفاده میکند برای مقابله با مشکل موقعیتیابی موبایل داخلی استفاده شده است.روشها: اجرای روش ناوبری مبتنی بر تصویر، چالشهای بیشماری را بهوجود میآورد که نیاز به بررسی و کاهش کامل به منظور اطمینان از حداکثر دقت، کارایی و مقرون به صرفه بودن دارد. تحقیقات گسترده و جامع برای رسیدگی به این چالشها انجام شده است و هدف اصلی این مطالعه، کمک به پایگاه دانش موجود با بررسی نیازهای دقت تکنیک ناوبری مبتنی بر تصویر است. برای رسیدن به این هدف، یک مدل سه بعدی پیچیده و مفصل از ساختمان مورد نظر بادقت ایجاد شد و موقعیت نقطه کانونی تصویر به عنوان مکان تلفن همراه با استفاده از تکنیکهای پیشرفته عکاسی و تطبیق تصویر تعیین شد. ضروری است که برجسته و تأکید کنیم که این تکنیک خاص از حضور گسترده تلفنهای همراه فعلی که مجهز به دوربینهای با کیفیت بالا هستند، استفاده میکند و در نتیجه، آن را به یک راه حل فوقالعاده ارزان، سریع، کارآمد و دقیق برای ناوبری داخلی تبدیل میکند.یافتهها: نتیجه اولیه این مطالعه، حول ارزیابی جامع دقت موقعیتیابی حاصل از استفاده از روش ناوبری مبتنی بر تصویر پیشنهادی است. نتایج حاصل از این پژوهش، پیامدهای عمیق و اساسی برای طراحی و توسعه یک سامانه ناوبری بهینه مبتنی بر تصویر دارد. تجزیه و تحلیل عددی عمیق، دقت پلانمتری متوسط فوقالعاده 2.5 سانتیمتر را نشان میدهد، بنابراین، اثربخشی شدید روش پیشنهادی در دستیابی به دقت بینظیر در حوزه ناوبری داخلی را تأکید میکند.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای حاصل از این مطالعه دقیق ، میتوان بهطور قاطع و صریح نتیجه گرفت که روش ناوبری مبتنی بر تصویر پیشنهادی در واقع، دارای سطح دقت لازم برای تحقق کلیه الزامات ناوبری داخلی است. علاوه بر این، شیوع گسترده و پذیرش تلفنهای هوشمند در میان جمعیت عمومی، استفاده از این روش نوآورانه و پیشگامانه را نه تنها بسیار امکانپذیر، بلکه به طور فزایندهای عملی میکند. نتایج و پیامدهای این مطالعه، به طور قاطع و صریح از کاربرد روش ناوبری مبتنی بر تصویر در بسیاری از برنامههای ناوبری داخلی و همچنین برخی از برنامههای فضای باز با فاصله نزدیک پشتیبانی میکند. بنابراین، کاملاً واضح و آشکار است که این تلاش، تحقیقاتی با موفقیت، راه را برای اجرای یکپارچه و کارآمد یک راهحل ناوبری قابل اعتماد و قوی در محیطهای داخلی و خارجی، هموار کرده است.
سامانه اطلاعات مکانی
داود اکبری
چکیده
پیشینه و اهداف: ارزیابی اراضی، حلقهای بسیار مهم در زنجیرهای است که منجر به مدیریت پایدار منابع اراضی و خاک میگردد. بهرهبرداری از اراضی مطابق با قابلیت آنها، افزون بر تأمین احتیاجات نسل حاضر و آینده، تعادل اکولوژیک کره زمین را نیز، حفظ میکند. تحلیل تناسب اراضی با استفاده از مجموعه متنوعی از عوامل مؤثر بر تولید کمی و کیفی محصولات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ارزیابی اراضی، حلقهای بسیار مهم در زنجیرهای است که منجر به مدیریت پایدار منابع اراضی و خاک میگردد. بهرهبرداری از اراضی مطابق با قابلیت آنها، افزون بر تأمین احتیاجات نسل حاضر و آینده، تعادل اکولوژیک کره زمین را نیز، حفظ میکند. تحلیل تناسب اراضی با استفاده از مجموعه متنوعی از عوامل مؤثر بر تولید کمی و کیفی محصولات و بررسی پیچیدگیهای روابط آنها باهم و همچنین، همگام با تحلیل کاربری اراضی، از مفیدترین کاربردهای سامانه اطلاعات مکانی در مدیریت اراضی کشاورزی است. روشهای بسیاری از زمان ارائه چارچوب FAO برای ارزیابی تناسب اراضی توسعه یافتهاند و برخی از آنها هنوز بهصورت گسترده استفاده میشوند. در پژوهش حاضر، ارزیابی کیفی تناسب اراضی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی (GIS) و ارزیابی چند معیاره (MCE) برای سه محصول راهبردی گندم، جو و برنج در چهار منطقه مطالعاتی در شمال ایران، مورد بررسی قرار گرفت.روشها: جهت پیادهسازی مدل پیشنهادی، دادههای مرتبط با ویژگیهای خاک، دادههای اقلیمی، دادههای توپوگرافی، نقشه زمینشناسی و نقشه پوشش اراضی جمعآوری شد. در میان دادههای جمعآوری شده، دما نقش مهمی در تعیین تناسب اراضی برای محصولات کشاورزی دارد، الگوهای مکانی بارش برای ارزیابی دسترسی به آب اهمیت دارند و شیب زمین تأثیر زیادی در زهکشی، میزان نور دریافتی از خورشید و بالطبع آن، انرژی مورد نیاز برای رشد گیاه دارد. سپس، با توجه به تنوع اقلیمی در شمال ایران و مجموعه متنوع از محصولات زراعی که در این منطقه کشت میشوند، معیارهای مناسب انتخاب شدند. معیارهای انتخاب شده عبارتند از: نوع خاک، دما، بارش، شیب و پارامترهای زمینشناسی. جهت تخصیص وزن به هر یک از معیارها و تشدید تأثیر آنها در مرحله ارزیابی تناسب اراضی، یک فرآیند تخصیص وزن انجام شد. این تخصیص وزن، توسط متخصصین امر انجام گرفت. هر معیار بر اساس تأثیر آن بر کشت محصولات مختلف در این منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت و وزن هر لایه مشخص گردید. در نهایت، بررسی دقیق نتایج و تحلیل تناسب اراضی برای کشاورزی در مناطق مورد مطالعه انجام شد.یافتهها: نتایج این تحقیق، نشان داد که غرب استان گیلان مکانی ایدهآل برای کشت برنج اما این منطقه چالشهایی برای کشت جو و گندم دارد. امتیازات نسبتاً مناسب برای هر سه محصول، گندم، جو و برنج شرق استان گیلان نشان داد که این منطقه مستعد کشت محصولات متنوع است. مرکز استان مازندران برای کشت محصولات گندم، جو و برنج امتیاز مناسبی کسب نکرد. همچنین، مرکز استان گلستان به عنوان یک مکان بسیار مناسب برای کشت گندم و جو تعیین گردید.نتیجهگیری: در مجموع، مناطق با امتیاز نسبتاً مناسب امکاناتی برای متنوع کردن شیوههای کشت ارائه میدهند که باعث افزایش انعطافپذیری و کاهش خطرات مرتبط با نوسانات بازار و تغییرات اقلیمی میشود. همچنین، در مناطق با امتیاز تناسب پایین نقش حفاظت از محیط زیست و شیوههای مدیریت پایدار اراضی حائز اهمیت است. از یک بعد دیگر، دستهبندی تناسب اراضی به سیاستگذاران و مدیران بخش کشاورزی این امکان را میدهد تا منابع بهصورت صحیح و بهصورت بهینه تخصیص یابند. برای تحقیقات آتی پیشنهاد میشود تحلیل سری زمانی دادههای ماهوارهای با استفاده از مدلهای یادگیری عمیق صورت پذیرد.
سامانه اطلاعات مکانی
سعید بهزادی؛ مصطفی آدرسی؛ مسعود شیرازیان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، مدیریت شهری به عنوان یکی از مهمترین مسائل تصمیمگیران و مدیران در حوزههای شهری است. مسئلهی یافتن کوتاهترین مسیر، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزهی مدیریت شهری به منظور کاهش زمان سفر بین دو نقطهی حیاتی، همواره مورد توجه بسیاری از حوزههای تحقیقاتی از قبیل مدیریت شهری، حمل و نقل، ارتباطات و غیره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، مدیریت شهری به عنوان یکی از مهمترین مسائل تصمیمگیران و مدیران در حوزههای شهری است. مسئلهی یافتن کوتاهترین مسیر، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزهی مدیریت شهری به منظور کاهش زمان سفر بین دو نقطهی حیاتی، همواره مورد توجه بسیاری از حوزههای تحقیقاتی از قبیل مدیریت شهری، حمل و نقل، ارتباطات و غیره بوده است. در طول دهههای گذشته، الگوریتم ژنتیک در حل مسائل پیچیدهی بهینهسازی چند هدفه، به خوبی عمل کرده است، اما بسیاری از الگوریتمهای ژنتیک، تنها برای یافتن مسیر بهینه در شبکههای محلی، مناسب هستند. در این شبکهها، در صورتی که تعداد نقاط افزایش یابد، الگوریتمهای ارائه شده کارآیی خود را نخواهند داشت. هدف از این تحقیق، یافتن مسیری در شبکهی خیابانهای شهر تهران میباشد که کمترین زمان، مسافت و هزینه را داشته باشد. بنابراین، یک روش جدید برای حل مسئلهی مسیریابی بر مبنای الگوریتم ژنتیک، با این فرض که تمام خطوط موجود در شبکه دارای وزنهای مثبت میباشند، پیشنهاد میگردد.روشها: ویژگی الگوریتم پیشنهادی، متغیر بودن عملگرهای الگوریتم ژنتیک میباشد که متناسب با ساختار شبکه، تعریف میگردد. بر همین اساس، عملگر جهش در الگوریتم ژنتیک بر اساس فضای مورد مطالعه و فاصلهی بین نقاط شروع و پایان، تعریف میگردد. برای حل مسئله، از کدگذاری اعداد صحیح استفاده میشود و لذا، نقاط موجود در این گراف با استفاده از اعداد صحیح، نامگذاری شده و هر فرد در جمعیت به عنوان یک جواب برای حل مسئله، در نظر گرفته میشود. اندازهی جمعیت، بسته به تعداد گرههای موجود در گراف و طول هرکروموزوم دارد. طول رشتههای انتخاب شده، حداکثر برابر با تعداد گرههای موجود در شبکه، در نظر گرفته میشود، زیرا این احتمال وجود دارد که بهترین مسیر، مسیری باشد که از تمام گرهها عبور میکند. در پایان، این الگوریتم بر روی شبکهی مورد مطالعه که یک گراف مسطح میباشد، پیادهسازی میشود. دقت روش پیشنهادی نسبت به روش متداول، در سه جفت نقطه، مورد ارزیابی قرار گرفته است.یافتهها: با توجه به اینکه هدف از حل مسئله، یافتن مسیری بود که کمترین وزن را داشته باشد، در الگوریتم پیشنهادی یک عملگر ترکیب و سه عملگر جهش، ارائه گردید. این، در حالی است که در الگوریتمهای ژنتیک رایج، تنها از یک عملگر جهش و ترکیب، استفاده شده است. در این الگوریتم، نحوهی استفاده از عملگرهای جهش، به ساختار شبکه و فاصلهی بین نقطهی شروع و پایان، بستگی دارد. استفاده از الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، نسبت به الگوریتم ژنتیک رایج، با 16% بهبود عملکرد همراه بوده است که نشان میدهد الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، سریعتر به جواب مسئله میرسد. همانطور که در شکل 4 نشان داده شده است بهترین مسیر، مسیری است که مقدار تابع برازندگی آن به یک، نزدیکتر باشد. نتایج حاصل از مقایسهی روش پیشنهادی با روشهای متداول، 16 درصد سرعت بالاتر را نشان میدهد.نتیجهگیری: با توجه به اینکه فرض اولیهی این تحقیق، مثبت بودن وزن تمام خطوط موجود در شبکه بوده است، عملگر جهش در الگوریتم ژنتیک، بر اساس فضای مورد مطالعه و فاصلهی بین نقاط شروع و پایان، تعریف شد. نتایج نشان داد که در صورت وجود فضای جستجوی کوچک، نقاط کمتری مورد نیاز است و به منظور تولید جمعیت اولیه، گرههایی که در کنار هم قرار دارند و به هم نزدیکتر هستند، باید انتخاب شوند. بدین ترتیب، مقدار تابع برازندگی افراد موجود در جمعیت اولیه، افزایش یافته و جوابها به واقعیت، نزدیکتر میشود. برای تحقیقات آتی، پیشنهاد میگردد که به منظور تولید جمعیت اولیه، نقاط بین نقطهی شروع و پایان انتخاب گردد و همچنین، نقاط انتخاب شده در نزدیکی خط واصل بین نقطهی شروع و پایان باشد، زیرا هنگامی که وزن یالهای شبکه، فاصلهی بین نقاط باشد، بهترین مسیر در فضای بین نقطهی شروع و پایان قرار دارد. همچنین، پیشنهاد میشود که عملکرد شبکه با چندین عملگر ترکیب نیز، مورد ارزیابی قرار گیرد.
سامانه اطلاعات مکانی
محبوبه ابراهیمی؛ علیرضا وفایی نژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: بافت فرسوده، بدون شک یکی از مهمترین چالشهای فراروی غالب شهرها و به طور خاص کلانشهرها طی دهههای اخیر است و از دغدغههای اصلی مدیریت شهری، محسوب میشود. با شناسایی محدودههای نیازمند احیا، بازسازی و بهسازی میتوان با برنامهریزی مناسب، اقدام به بهینهسازی کاربری اراضی در جهت بالابردن کیفیت محله و ایجاد عدالت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بافت فرسوده، بدون شک یکی از مهمترین چالشهای فراروی غالب شهرها و به طور خاص کلانشهرها طی دهههای اخیر است و از دغدغههای اصلی مدیریت شهری، محسوب میشود. با شناسایی محدودههای نیازمند احیا، بازسازی و بهسازی میتوان با برنامهریزی مناسب، اقدام به بهینهسازی کاربری اراضی در جهت بالابردن کیفیت محله و ایجاد عدالت فضایی و همچنین، جلوگیری از رشد خطی شهرها اقدام نمود. بافتهای قدیمی مناطق شهری، میتوانند بر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی تأثیر بگذارند. از این رو، مناطق فرسوده شهری به عنوان یکی از چالشهای شهرها میتوانند شهروندان را تحت تأثیر قرار دهند. پدیده فرسودگی شهری در شهرنشینی، به عنوان یکی از چالشهای پیشروی توسعه پایدار شهری، محسوب میشود. این امر، به دلایل متعددی رخ میدهد که مهمترین آنها، اتکا به ابزارهای سنتی و ناکافی نظارت و طبقه بندی است. علیرغم افزایش روزافزون این مناطق، تلاشهای کافی برای پایش مکانی و طبقهبندی میزان فرسودگی این مناطق، صورت نمیگیرد. فرآیند پایش و طبقهبندی این مناطق، به عنوان اولین گام در نظر گرفته می شود. تحقیق حاضر، با هدف تعیین بهینه کاربری اراضی بافت فرسوده شهری در جهت بهبود سیمای کالبدی شهر، کاهش ترافیک، بهبود شرایط زیستمحیطی، افزایش سطح زندگی مردم، بهرهمندشدن تمامی شهروندان از خدمات رفاهی، آموزشی، درمانی و همچنین، امنیت کافی ارائه شده است.روشها: در این مقاله، با استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی cost و مدل تصمیمگیری چند معیاره AHP و تلفیق آن در سامانه GIS برای شناسایی و اولویتبندی مداخله در بلوکها و محله فرسوده شهری ایران گاز در شهر قزوین، بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده، بهره گرفته شده است. در ابتدا، درک کاملی از ویژگیهای این بخش، برای مقایسه آن با کل شهر، پیدا کردیم. برای شناسایی معیارهای مورد استفاده در این تحقیق، عوامل اصلی مکانی را برای محله ایران گاز شهر قزوین، بررسی کردیم. سپس، میزان فرسودگی در محله ایران گاز در دو بعد مختلف فرسودگی کالبدی و فرسودگی عملکردی محاسبه شد و کاربری اراضی موجود، مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، با شناسایی بلوکهای ناسازگار و بلوکهای بهینه، نقشههای مورد نیاز جهت مدیریت بافت فرسوده، تولید گردید.یافتهها: در منطقه مورد مطالعه، مناطق فرسوده پایش و به 4 کلاس فاقد فرسودگی (صفر تا 50 درصد فرسوده)، فرسودگی کم (50 تا 65 درصد فرسوده)، فرسودگی متوسط (65 تا 80 درصد فرسوده) و فرسودگی زیاد (بالای 85 درصد فرسوده)، طبقهبندی شده است. نتایج، نشان داد که بلوکهای فاقد فرسودگی در این منطقه، بهندرت وجود دارد و با بررسی علل فرسودگی که عمدتا ناسازگاری کاربریها بوده است، وضع موجود باید، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.نتیجهگیری: بهطور کلی، اغلب بافت منطقه مورد مطالعه در طول سالیان اخیر بهدلیل عدم برنامهریزی و مدیریت، دچار فرسودگی شدهاند که جلوگیری از تشدید این مسئله و تاثیر آن، بر روی بافتهای همجوار، بسیار حائز اهمیت میباشد. از این رو، جهت دستیابی به این مهم، برداشت اطلاعات مناطقی که مستعد فرسودگی بوده و یا اینکه دچار فرسودگی شدهاند و نیز، پایش مناطقی که در معرض فرسودگی قرار دارند، بسیار حائز اهمیت است.
سامانه اطلاعات مکانی
مبشر کاظمی؛ فرهاد حسینعلی
چکیده
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، کاربردهای خود را در شاخه های مختلف علمی و اجرایی گسترش داده اند. دلیل مبرهن این گسترش، استوار بودن این سامانه ها بر اطلاعات مکانی است، چراکه این اطلاعات بخش گستردهای از اطلاعات تولید شده و مبادله شده در دنیای امروز را به خود اختصاص می دهد. یکی از حوزه هایی که سامانه های ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، کاربردهای خود را در شاخه های مختلف علمی و اجرایی گسترش داده اند. دلیل مبرهن این گسترش، استوار بودن این سامانه ها بر اطلاعات مکانی است، چراکه این اطلاعات بخش گستردهای از اطلاعات تولید شده و مبادله شده در دنیای امروز را به خود اختصاص می دهد. یکی از حوزه هایی که سامانه های اطلاعات مکانی کاربرد وسیعی در آن یافته است، حوزهی حمل و نقل و ترافیک میباشد و پر واضح است که این حوزه، وابسته به اطلاعات مکانی است. در این تحقیق، حمل و نقل چند منظورهی شهری با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، مد نظر می باشد. مسافرت درون شهری، می تواند با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، نظیر اتوبوس، مترو، تاکسی و نظایر آن، یا با استفاده از وسایل شخصی مانند اتومبیل و موتور سیکلت، انجام گردید. مدیران شهری، همواره می کوشند که مردم را به استفاده از حملو نقل عمومی ترغیب و تشویق نمایند، چون استفاده از وسایل شخصی پیامدهای ناخوشایند زیادی نظیر افزایش مصرف سوخت، سنگینی ترافیک و به تبع آن آلودگی هوا، آلودگی صوتی، اتلاف وقت و غیره را، به همراه دارد. وسایل حمل و نقل عمومی در خطوط مشخصی حرکت میکنند و به همین دلیل بسیاری از سفرهای شهری با استفاده از تنها یک وسیلهی حمل و نقل عمومی، به سرانجام نم یرسد. از این رو، مسافر برای طی طریق از مبدأ به مقصد، مجبور می شود که از چند خط حمل و نقل عمومی که ممکن است شامل وسایل غیر یکسانی باشند، استفاده نماید و حتی مسیری را نیز، به صورت پیاده بپیماید. در اینجا، با یک مسألهی حملو نقل چند حالته روبرو هستیم که در یک بستر مکانی با استفاده از ابزارهای مختلف و با در نظر گرفتن معیارهای مختلف، قابل بررسی است. این مسأله، سابقهی پژوهش های زیادی در دنیا دارد ولی در ایران و مشخصاً در شهر قزوین که مورد مطالعهی این پژوهش است، چنین سیستمی تاکنون به ثمر ننشسته است.روشها: در این پژوهش، از مدل عامل- مبنا برای شبیهسازی استفادهی مسافران از وسایل حمل و نقل عمومی در داخل شهر، استفاده میشود. محیط کار، نقشهی شبکهی خیابان های شهر قزوین است که مسیرهای حملو نقل عمومی روی آن، پیاده شده است. وسایل حمل و نقل عمومی در شهر قزوین، اتوبوس و تاکسی است که استفاده از آژانس نیز به آن، افزوده شده است. در این مدل، عامل ها در نقش مسافرانی هستند که از یک مبدأ مشخص، قصد عزیمت به مقصدی مشخص را دارند و با گزینه های مختلفی برای سفر خود، مواجه می باشند. عامل، می تواند همهی این گزینه ها را در محیط نقشه، تجربه نماید و زمان و هزینهی استفاده از هر یک از آنها را به دست آورد تا در نهایت، مشخص شود که کدام گزینه میتواند برای مسافر، مطلوبتر باشد.یافتهها: نتایج، نشان داد که وسایل حملو نقل عمومی شهر قزوین در مسیرهای مختلف میتوانند مطلوبیت های متفاوتی داشته باشند و بهتر است هر مسیر، به صورت جداگانه سنجیده شود. با این حال، به صورت کلی میتوان گفت در مسیرهای کوتاه، تاکسی گزینهی مطلوبی است، در مسیرهای متوسط، اتوبوس میتواند از نظر هزینه، مقرون به صرفه باشد و در مسیرهای طولانی، استفاده از آژانس، توجیه پذیر خواهد بود. امروزه، استفاده از تاکسی های اینترنتی، گسترش بسیاری یافته است. این تاکسی ها را نیز، می توان به صورت آژانس در نظر گرفت. تنها تفاوت آنها در این است که معمولاً هزینه کمتری نسبت به آژانس های تلفنی دارند و از فراوانی بسیار بیشتری نیز، برخوردار هستند.نتیجهگیری: به کارگیری مدل عامل مبنا به عنوان یک مدل شبیه ساز، قدرت زیادی در تحلیل مسائل حمل و نقل و ترافیک ایجاد می کند و این تحقیق، گواه این امر است. نتایج این تحقیق، یک دید کلی از میزان مطلوبیت گزینه های مختلف حمل و نقل عمومی در شهر قزوین ایجاد میکند، حال آنکه هر مسافری، ممکن است دیدگاه اختصاصی خود را داشته باشد. برای مثال، ممکن است افرادی به دلیل اقتصادی یا امنیت، تنها از اتوبوس برای سفر درون شهری، استفاده نمایند. در هر صورت، مدل توسعه داده شده در این پژوهش، می تواند مطلوبیت هر سفر را از جنبه های مختلف حتی فراتر از زمان و هزینه، به شرط فراهم بودن اطلاعات آن، ارزیابی و در اختیار مسافر قرار دهد. از این رو، قدرت و قابلیت واقعی این مدل، زمانی به منصهی ظهور خواهد رسید که در یک سامانهی برخط با قابلیت استفاده در تلفن های همراه، در اختیار عموم قرار گیرد.
سامانه اطلاعات مکانی
زهره علیجانی؛ حامد عاشوری
چکیده
پیشینه و اهداف: تغییر در الگوی لندفرم سبب ایجاد تغییر در سایر پارامترهای زمیننما از جمله خاک، زمینشناسی و پوشش گیاهی میشود. بنابراین، مطالعه لندفرم و بررسی عوامل مؤثر در تشکیل و تکامل آن، از علوم بسیار مهم در ژئومرفولوژی و پدولوژی میباشد. شرایط اقلیمی با تأثیر بر فرایندهای زمینشناسی و همراه با عوامل توپوگرافی و خصوصیات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تغییر در الگوی لندفرم سبب ایجاد تغییر در سایر پارامترهای زمیننما از جمله خاک، زمینشناسی و پوشش گیاهی میشود. بنابراین، مطالعه لندفرم و بررسی عوامل مؤثر در تشکیل و تکامل آن، از علوم بسیار مهم در ژئومرفولوژی و پدولوژی میباشد. شرایط اقلیمی با تأثیر بر فرایندهای زمینشناسی و همراه با عوامل توپوگرافی و خصوصیات مواد مادری، نقش مؤثری در تشکیل و تکامل لندفرمها دارند.روشها: در مطالعه حاضر، لندفرمهای منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 10 متر و نرمافزار SAGA بر اساس شاخص موقعیت توپوگرافی، جدا شدند. سپس، در دو لندفرم دشت و شیب باز که دارای بیشترین تکرارپذیری در منطقه مورد مطالعه بودند، اقدام به حفر نیمرخ و نمونهبرداری گردید و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و پارامترهایی چون مواد مادری، ارتفاع و درصد شیب در هر نیمرخ، مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: بررسیها، نشان داد که در لندفرم دشت، تغییرات شیب کم و حداکثر آن سه درصد میباشد و این، حاکی از آن است که در این لندفرم، مواد مادری تحت تأثیر رسوباتی میباشد که از بالادست آمده و به مرور در اعماق، تهنشین شدهاند. بنابراین، مواد مادری انتقال یافته از سطوح ژئومرفیک بالا در اثر هوادیدگی و فرایندهای فرسایش و انباشت و تجمع در سطوح پایینتر، منجر به ایجاد لندفرمهای پایدار و نسبتاً هموار دشت گردیده که اراضی مناسبی را برای کشاورزی، به وجود آورده است. در دیگر سو، شیب باز در موقعیتهای پشته و یا شانه شیب قرار گرفته است، جایی که دستخوش آبشویی بالای مواد و انتقال آنها به سطوح پایینتر و فرسایش زیادتری نسبت به سایر سطوح است. تغییرات بافتی خاک، روند منظمی را نشان نمیدهد. میزان درصد رس، به جز در برخی از نیمرخها که روند نامنظمی را نشان میدهند، با عمق کاهش یافته است. به دلیل شیب نسبتاً بالا، خاکهای این لندفرم، عمیق نیستند چراکه موقعیت شیب، بیشترین تأثیر را در عمق خاک دارد و موقعیتهای بالای شیب، دارای خاکهای کمعمقتری نسبت به موقعیتهای پایین شیب هستند.نتیجهگیری: توپوگرافی، به عنوان یک عامل اصلی در توسعه و تکامل خاکها شناخته شده است. لندفرم مورد بررسی در این مطالعه، نشان داد نه تنها توپوگرافی به طور مستقیم در فرایندهای پدوژنیک نقش دارد، بلکه مواد مادری نیز در تغییر این فرایندها و تشکیل لندفرم بسیار حائز اهمیت هستند. در این مطالعه، لندفرمهای منطقه بر اساس شاخص موقعیت توپوگرافی، تفکیک شدند. در شاخص موقعیت توپوگرافی، ارتفاع و شیب به عنوان پارامترهای اصلی برای تحلیل و طبقهبندی لندفرمها، استفاده میشوند. بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و همچنین بررسی مواد مادری، ارتفاع و درصد شیب در نیمرخهای حفر شده در لندفرمهایی که دارای بیشترین تکرارپذیری در منطقه بودند، نشان داد که مواد مادری و شیب، دارای نقش مؤثری در تشکیل لندفرم هستند. با این حال در منطقه مورد مطالعه، به دلیل شرایط خشک و نیمه خشک و کاهش میزان هوادهی و آبشویی، نقش شیب بیشتر از مواد مادری در تشکیل لندفرمها بود. بنابراین، بررسی همزمان نقش مواد مادری و شیب در مناطقی با هوادهی بالا و فرایندهای فعال در تغییر سطوح ژئومرفیک میتواند زمینهای برای تحقیقات گستردهتر در تشکیل لندفرمها ایجاد کند.
سامانه اطلاعات مکانی
معصومه دستانیان؛ جواد صابریان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، اطلاع از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی، یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد است. هدف این پژوهش، تولید نقشه پوششهای گیاهی طبیعی و زراعی و همچنین، زمینهای کشت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، اطلاع از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی، یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد است. هدف این پژوهش، تولید نقشه پوششهای گیاهی طبیعی و زراعی و همچنین، زمینهای کشت آبی و باغات، با استفاده از فنآوری سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی است. به طور کلی، از زمانهای قدیم تا به امروز، روشهای مختلفی برای جمعآوری دادههای مبتنی بر مکان وجود دارد، از جمله مشاهدات نجومی، فتوگرامتری، نقشهبرداری و سنجش از دور. سنجش از دور، یکی از روشهای جمعآوری دادههاست که کمترین تماس مستقیم با اشیاء و دادههای مورد اندازهگیری را دارد و بر خلاف روشهای دیگر، که عوامل انسانی در جمعآوری و تفسیر دادههای زمینی نقش دارند، در روش سنجش از دور، مسئولیت جمعآوری اطلاعات بر عهده سنسورها خواهد بود.روشها: در این تحقیق، نشان دادیم که چگونه میتوان از تصاویر ماهوارههای سنجش از دور، جهت تهیه نقشه پوشش گیاهی و باغات، استفاده کرد. برای این منظور، از تصاویر ماهوارهای و برداشتهای زمینی، به عنوان دادههای ورودی استفاده میشود و این دادهها، با روشهای مختلف طبقهبندی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. برای تهیه نقشه کاربری، اراضی جنوب شهر زنجان انتخاب و از تصاویر مـاهواره سنتینل -2 مربوط به سـال 2018، استفاده شد. در مراحل مختلف انجام این تحقیق، از نرمافزارهای ENVI ، ArcGIS ، SAGAGIS استفاده شده است. بهترین روش طبقهبندی به کمک نرمافزارArcGIS انتخاب گردید. برای بررسی قابلیت و کارایی دادهها، تصاویر شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) با دقت مکانی 15متر، محاسبه و برای هر ماه، یک تصویر NDVI، در نظر گرفته شد. در مجموع 12 تصویر انتخاب گردید که در قالب یک داده با عملیات ترکیبکردن لابه یک باند سه تایی تبدیل شدند.یافتهها: در این تحقیق اعتبار سنجی دادهها براساس نرمافزار گوگل ارث انجام شد و دقت تفکیک پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روشهای طبقهبندی مختلف از قبیل حداکثر احتمال، کوتاهترین فاصله، ماشین بردار پشتیبان، شبکههای عصبی و جنگل تصادفی، مورد بررسی قرار گرفت .در هر روش طبقهبندی، با استفاه از ماتریس خطای اومیشن و کومیشن در هر کلاس و شاخصهای دقت کلی نقشه، ضریب کاپا مورد بررسی قرار گرفته است. با مقایسه تمامی روشها و ارزیابی نتایج بهدست آمده، مشخص شد که روش الگوریتم جنگل تصادفی با دقت کلی 96.51% و ضریب کاپا 0.8181 به عنوان بهترین روش طبقهبندی، نقشه پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه را تولید خواهد کرد.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که در الگوریتم جنگل تصادفی احتمال تعلق هر پیکسل به هر کلاس با دقت بالایی تعیین میشود. قابلیت تعیین اهمیت ویژگیها در طبقهبندی که میتواند به منظور انتخاب فضای ویژگی بهینه استفاده شود از مهمترین مزایای این روش است. همچنین، توانایی طبقهبندی دادههای نویزی، که میتوان جهت افزایش و تصفیه نمونههای آموزشی استفاده کرد، عدم نیاز به انتخاب یا کاهش باند در هنگام استفاده از تصاویر چند طیفی، از دیگر مزایای الگوریتم جنگل تصادفی است. بدین ترتیب، سادگی و ساختار قابلدرک این الگوریتم در کنار مزایای فنی آن، باعث انعطافپذیری بالای آن شده و ترکیب آن با روشهای دیگر را، بسیار آسان کرده است.
سامانه اطلاعات مکانی
حسین آقامحمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: زلزلهه ای شدید، موجب بروز صدمات جانی و مالی زیادی میشود که با امدادرسانی سریع و به موقع، می توان از بروز بسیاری حوادث پس از سانحه، جلوگیری کرد. یکی از مسائل مهم در این زمینه، تخصیص بهینهی مصدومان به مراکز درمانی است و این مسئله، دارای ماهیتی پویا و پیچیده بوده و با روش های ساده، قابل حل نمیباشد. بهکارگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: زلزلهه ای شدید، موجب بروز صدمات جانی و مالی زیادی میشود که با امدادرسانی سریع و به موقع، می توان از بروز بسیاری حوادث پس از سانحه، جلوگیری کرد. یکی از مسائل مهم در این زمینه، تخصیص بهینهی مصدومان به مراکز درمانی است و این مسئله، دارای ماهیتی پویا و پیچیده بوده و با روش های ساده، قابل حل نمیباشد. بهکارگیری سامانهی اطلاعات مکانی (GIS) در کنار روشهای بهینه سازی و شبیه سازی، این امکان را فراهم میکند که بتوان یک روش مناسب برای تخصیص بهینهی مصدومان زلزله، به مراکز درمانی یافت. مسئلهی تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی، در دستهی مسائل تخصیص ظرفیت دار قرار دارد، که در این نوع مسائل با افزایش تعداد نقاط تقاضا و مراکز خدماتی، پیچیدگی و حجم محاسبات مسئله، به صورت نمایی افزایش می یابد. بنابراین، در بسیاری از مواقع، استفاده از روش های جستجوی مستقیم و قطعی در حل این نوع مسائل، کارایی ندارد و باید از روش های ابتکاری مناسب برای حل بهینهی آنها، بهره برد. از سویی دیگر، به دلیل آنکه دادههای مکانی، در مسئلهی تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی، نقش مهمی دارند، بنابراین، می توان با یکپارچه نمودن و ترکیب سامانهی اطلاعات مکانی با روشهای بهینه سازی موجود در جهت حل بهتر و ساده تر آن، حرکت کرد.روشها: در این تحقیق، فرض بر این است که در صورت وقوع زلزله، تعدادی از جمعیت ساکن در برخی از بلوکهای ساختمانی، مصدوم شده و نیازمند کمک خواهند بود که محلهای قرارگیری این جمعیت مصدوم، همان نقاط تقاضا است. بدین ترتیب، باید این مصدومان به مراکز درمانی فرستاده شوند که هر یک از آنها، توانایی ارائهی خدمات به تعداد مشخصی از این مصدومان را، دارا هستند. پارامتر بعدی، تعداد مراکز درمانی و ظرفیت آنها برای ارائهی خدمات درمانی میباشد که در این تحقیق، ظرفیت مراکز درمانی کمتر از تعداد مصدومان، فرض شده است. در نهایت، با بهینه سازی تابع هدف، نسبتی از مصدومان در نقاط مختلف که باید توسط مراکز درمانی موجود و یا جدید، مورد پذیرش قرار گیرند، با استفاده از یک الگوریتم ژنتیک تو در تو، محاسبه میشود. خروجی الگوریتم ژنتیک که مکان مراکز جدید را مشخص میکند، با اطلاعات موجود که همان مکان مراکز موجود است، ترکیب شده و سپس به عنوان پارامترهای ورودی الگوریتم جستجوی ممنوع هدایت شونده (SGTS)، برای تعیین بهترین تخصیص بهکار میرود.یافتهها: جهت ارزیابی دقت الگوریتم ژنتیک و روش جستجوی ممنوع هدایت شونده، انحراف معیار، دقت و زمان پردازش، مورد ارزیابی قرار گرفته است که الگوریتم جستجوی ممنوع هدایت شونده در هر سه ارزیابی، عملکرد بهتری داشته است. نتایج، نشان می دهد که نسبت انحراف معیار روش پیشنهادی نسبت به الگوریتم ژنتیک 12/0 است و میانگین دقت روش جستجوی ممنوع هدایت شونده نسبت به الگوریتم ژنتیک، بهطور میانگین 18% بهبود داشته است. همچنین، روش SGTS 7% ،سریعتر محاسبات را انجام داده است.نتیجهگیری: با مقایسهی مدت زمان حل بهینهی مسئلهی تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی، میتوان نتیجه گرفت که روش جستجوی ممنوع هدایت شوندهی مکانی، در مدت زمان کمتری میتواند به همگرایی برسد. بنابراین، ایجاد لیست انتخابی با استفاده از ساختار ارائه شده بر اساس تحلیلهای مکانی میتواند در این زمینه، موثر باشد. روش جستجوی ممنوع هدایت شوندهی مکانی، دارای دقت بالاتری نسبت به روش ژنتیک و همچنین، نتایج بهدست آمده از روش جستجوی ممنوع هدایت شوندهی مکانی دارای استحکام بیشتری میباشد. در حل مسائل مکانیابی و تخصیص منابع، اگر هدف بهینهسازی توامان هر دو مورد مکانیابی و تخصیص باشد، الگوریتمهای ترکیبی برای حل بهینهی توامان، توصیه میشود. اگرچه این مطالعه، موفق به ارائهی روش ترکیبی برای حل بهینهی مسائل تخصیص ظرفیتدار شده است، اما مطالعه در زمینهی ترکیب روشهای فرا ابتکاری و مقایسهی نتایج آن با روش پیشنهادی، توصیه می گردد.
سامانه اطلاعات مکانی
طلوع سیلاوی؛ معصومه خیرخواه زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، علم و ابزار لازم برای انواع فعل و انفعالات مرتبط با اطلاعات مکانی را فراهم می آورند. چنین قابلیتی، سبب شده است که این سامانه ها در حوزه های متعدد و بسیار متنوعی به کار گرفته شوند. یکی از این حوزه ها، معدنکاوی است که میتوان آن را یکی از حوزه های به شدت وابسته به زمین شناسی به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، علم و ابزار لازم برای انواع فعل و انفعالات مرتبط با اطلاعات مکانی را فراهم می آورند. چنین قابلیتی، سبب شده است که این سامانه ها در حوزه های متعدد و بسیار متنوعی به کار گرفته شوند. یکی از این حوزه ها، معدنکاوی است که میتوان آن را یکی از حوزه های به شدت وابسته به زمین شناسی به حساب آورد. از سوی دیگر، روش های سنتی معدنکاوی و زمین شناسی جوابگوی نیازهای روزافزون این حوزه ن نمیباشند و به همین دلیل، فنون و علوم جدید، نقشی بی بدیل در کاوشهای معدنی امروزی یافته اند. هوش مصنوعی، یکی از مهمترین علوم جدید است که در حال تحول بخشی به زندگی انسانها میباشد. شبکه های عصبی مصنوعی، به عنوان یکی از روشهای دیرپای هوش مصنوعی، جای پای خود را در زمین شناسی ومعدنکاوی نیز باز و در این مسیر، روش های سنتی را با چالش اساسی مواجه نموده اند. بر این اساس، هدف این تحقیق بر تهیهی نقشهی پتانسیل معدنی با کمک شبکهی عصبی مصنوعی بنا نهاده شده است.روشها: شبکهی عصبی مصنوعی، در واقع یک روش طبقه بندی به شمار میرود. این روش، به صورت یک جعبهی سیاه عمل میکند که ابتدا آموزش می بیند و پس از یادگیری، قادر به طبقه بندی دادههایی است که در مرحلهی آموزش با آنها مواجه نبوده است. در این پژوهش، با استفاده از اطلاعات مطالعات اکتشافی یک کانسار مس پرفیری واقع در استان یزد ایران و به کمک شبکهی عصبی مصنوعی در صدد تولید نقشهی پتانسیل معدنی مس در این منطقه هستیم. نقشهی پتانسیل معدنی برای استخراج معدن مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور، به دو صورت از شبکهی عصبی مصنوعی استفاده می شود. روش اول به صورت معمول است یعنی شبکهی عصبی مصنوعی با استفاده از اطلاعات چاه های اکتشافی آموزش میبیند و سپس میزان پتانسیل مس را در جایجای منطقه پیشبینی می نماید. روش دوم، به این صورت است که پس از آموزش دیدن شبکهی عصبی مصنوعی، وزن های داخلی شبکه استخراج می شوند. این وزنها در واقع، نشان دهندهی میزان اهمیتی است که نرون های شبکه برای هر یک از معیارهای ورودی در نظر گرفته اند. این وزن ها، وارد رابطهی روش هم پوشانی شاخص می شوند و نقشه های معیار، با استفاده از روش همپوشانی شاخص، ترکیب و نقشهی پتانسیل معدنی حاصل میشود.یافتهها: در این تحقیق، غیر از آزمایش قدرت شبکهی عصبی مصنوعی در تهیهی نقشهی پتانسیل معدنی، میزان دقت وزن های مستخرج از شبکه برای استفاده در یک روش تلفیق دیگر، مد نظر بوده است. در مرحلهی آموزش شبکه، مقادیر نقشه های معیار که اساساً همان نقشه های حاصل از مطالعات اکتشافی هستند در نقاط چاههای اکتشافی، به عنوان ورودی وارد شبکه میشوند و باید عیار مس را به صورت کیفی در آن نقطه، پیشبینی نمایند در حالیکه خروجی صحیح حاصل از چاههای اکتشافی در دست است. پس از آموزش، شبکه مقادیر پتانسیل معدنی را در جایجای کانسار به دست میآورد. نتایج، نشان داد که دقت طبقه بندی شبکهی عصبی مصنوعی پس از کنار گذاشتن یکی از معیارها که غیر مؤثر تشخیص داده شد، میتواند تا 100 درصد برسد و این، در حالی است که دقت حاصل شده از روش هم پوشانی شاخص و با استفاده از وزن های مستخرج از شبکه، تا حدود 70 درصد است.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق، یک بار دیگر قدرت شبکه های عصبی مصنوعی را در طبقه بندی و تلفیق اطلاعات مکانی، نشان داد. اما نتیجة منحصر به فرد این تحقیق آن بود که وزن های داخلی شبکهی عصبی مصنوعی بیشترین کارایی را در داخل خود شبکه دارند و استفاده از آنها، برای وزندهی و تلفیق اطلاعات در یک روش دیگر، چندان مفید نخواهد بود. با این وجود، این وزن ها در هر صورت، می توانند نمایشگر ترتیب صحیح اهمیت داده های ورودی باشند.