فتوگرامتری
هدی صالح مهدی؛ عبادت قنبری پرمهر؛ سید احمد انوری
چکیده
پیشینه و اهداف: پدیده شهرنشینی بهعنوان فرآیند تغییر نظم اجتماعی و دگرگونی منظر یک شهر در همه جا بهخصوص در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد، اما شهرنشینی، رشد زاغهنشینی یا سکونتگاههای غیررسمی را بهدنبال داشته و توسعه مناطق شهری با مناطق زاغهنشین متراکم و پیچیده، نیازمند برنامهریزی گسترده و اطلاعات دقیق و قابل اعتماد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پدیده شهرنشینی بهعنوان فرآیند تغییر نظم اجتماعی و دگرگونی منظر یک شهر در همه جا بهخصوص در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد، اما شهرنشینی، رشد زاغهنشینی یا سکونتگاههای غیررسمی را بهدنبال داشته و توسعه مناطق شهری با مناطق زاغهنشین متراکم و پیچیده، نیازمند برنامهریزی گسترده و اطلاعات دقیق و قابل اعتماد است. جمعآوری دادهها با استفاده از روشهای سنتی زمانبر و پرهزینه است، اما فتوگرامتری پهپاد قادر به تهیه نقشههای دقیق و قابل اعتماد در مدت زمان کوتاه با جزئیات مکانی بالا برای توصیف و تجسم مناطق زاغه نشین هستند.روشها: بهدلیل پیچیدگی زیاد بافت مناطق زاغهنشین و قدرت تفکیک مکانی محدود تصاویر ماهوارهای، امکان استفاده از تصاویر ماهوارهای برای تهیه نقشههای دقیق با جزئیات بالا وجود ندارد. پرندههای هدایتپذیر از راه دور (پهپاد) بهعنوان سکوی تصویربرداری، امکان اخذ تصاویر با جزییات زیاد و قدرت تفکیک بالا را فراهم میسازند. از اینرو، فتوگرامتری پهپاد بهعنوان راهکار مناسب برای تهیه نقشه مناطق زاغهنشین مطرح میگردد. هر چند که ساختار تصویربرداری بهروش فتوگرامتری هوایی مرسوم یعنی اخذ تصاویر قائم با پوشش طولی و عرضی امکان تهیه مدل سه بعدی را فراهم میسازد، پیچیدگیهای بافت مناطق زاغهنشین، موجب بروز نواحی پنهان زیاد در مدل سه بعدی میشود. علاوه بر این، ساختار تصویربرداری متداول بهدلیل وابستگی بین پارامترهای کالیبراسیون دوربین و پارامترهای توجیه خارجی دوربین در روش مثلث بندی دسته اشعه مناسب برای تعیین پارامترهای کالیبراسیون دوربین نیست. از اینرو، در این تحقیق، تصاویر قائم و مایل پهپادی با زاویه 30 و 45 درجه برای تهیه نقشه سه بعدی منطقه زاغهنشینی واقع در شهر شطره استان ذی قار عراق استفاده شده و ارزیابی دقت حاصل از تصاویر قائم و مایل با استفاده از نقاط کنترل موجود در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت.یافتهها: استفاده از تصاویر مایل، موجب بهبود دید عوارض و کاهش نواحی پنهان گردیده و منجر به افزایش دقت کالیبراسیون شد. علاوه بر این، تصاویر مایل دید وسیعتر از تصاویر قائم را پوشش داده و میتوان مناطق پنهان شده در زیر موانع مانند گیاهان، ساختمانها و کوچههای باریک را مشاهده کرد. این ویژگی، دقت بالایی را ارائه میدهد که میتوان از آن در پروژههایی که نیاز به توصیف دقیق دارند، مانند پروژههای حفاظت از میراث فرهنگی و پروژههای شهری که نیاز به جزئیات مانند نمای ساختمان و برآورد ارتفاع آنها دارند، استفاده کرد.نتیجهگیری: در این تحقیق، از تصاویر قائم و مایل پهپاد برای تهیه نقشه سه بعدی منطقه زاغهنشین استفاده شد و بر اساس نتایج حاصل، خطای کل تصاویر مایل بهترتیب برابر 2/6 و 3/8 سانتیمتر برای تصاویر مایل با زوایای 30 و 45 بهدست آمد، در حالیکه خطای کل تصاویر قائم برابر 1/16سانتیمتر است. این مقایسه، برتری دقت تصاویر مایل نسبت به تصاویر قائم را نشان میدهد. در پروژههایی که نیاز به استخراج ارتفاع ساختمان با دقت بیشتری دارند، استفاده از تصاویر مایل، مناسب بوده در حالیکه مدل سه بعدی ساختمانهای دارای ارتفاع کم را میتوان با تصاویر قائم تولید نمود.
سنجش از دور
کمال قبادی؛ اسلام جوادنیا؛ هادی جلیلی؛ آرش زندکریمی
چکیده
پیشینه و اهداف: بخار آب موجود در جو یکی از مهمترین پارامترهای هواشناسی است که تأثیر چشمگیری بر مطالعات اقلیمی، پیشبینیهای جوی و مدلسازیهای مرتبط با تغییرات آبوهوایی دارد. بخار آب قابل بارش (PWV) بهعنوان شاخصی اساسی در بررسی وضعیت جوی، با استفاده از دادههای ماهوارهای اندازهگیری میشود. دادههای سنجنده طیفی تصویربرداری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بخار آب موجود در جو یکی از مهمترین پارامترهای هواشناسی است که تأثیر چشمگیری بر مطالعات اقلیمی، پیشبینیهای جوی و مدلسازیهای مرتبط با تغییرات آبوهوایی دارد. بخار آب قابل بارش (PWV) بهعنوان شاخصی اساسی در بررسی وضعیت جوی، با استفاده از دادههای ماهوارهای اندازهگیری میشود. دادههای سنجنده طیفی تصویربرداری با توان تفکیک متوسط مودیس (MODIS)، شامل محصولات مادون قرمز نزدیک (NIR) و مادون قرمز (IR)، از جمله منابع اصلی اندازهگیری PWV هستند. محصول IR به دلیل ارائه داده در هر دو شرایط روز و شب، در بسیاری از مطالعات کاربرد دارد. بااینحال، دقت این دادهها بهویژه در شرایط جوی مختلف روز و شب همچنان چالشی مهم باقی مانده است. هدف این پژوهش، بهبود دقت دادههای IR PWV مودیس با استفاده از رویکرد یادگیری ماشین و بررسی تأثیر کالیبراسیون بر دادههای روز و شب است.روشها: در این مطالعه، از دادههای 10 ایستگاه رادیوسوند در ایران طی دوره زمانی 2019-2020 بهعنوان دادههای مرجع استفاده شد. برای تحلیل، سه مجموعه داده شامل دادههای اصلی مودیس، دادههای برازششده (fitting) و دادههای اصلاحشده (modified) ایجاد شد. سپس مدل پرسپترون چندلایه (MLP) برای کالیبراسیون دادهها و مقایسه عملکرد آن در شرایط روز و شب به کار گرفته شد. این مدل با استفاده از روشهای استاندارد یادگیری ماشین طراحی و توسعه یافت. ارزیابی دقت مدل با محاسبه معیارهای ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (R) انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که مدل MLP توانست دقت دادههای PWV مودیس را به طور قابلتوجهی بهبود بخشد. در شرایط روز،RMSE از 72/3 میلیمتر در دادههای اصلی به 63/2 میلیمتر کاهش یافت و ضریب همبستگی از 81/0 به 86/0 افزایش پیدا کرد. در شرایط شب،RMSE از 9/4 میلیمتر به 16/3 میلیمتر کاهش یافت و ضریب همبستگی از 76/0 به 78/0 بهبود یافت. در تحلیل کلی،RMSE دادههای اصلی برابر با 48/4 میلیمتر بود که در مدل برازش شده به 92/2 میلیمتر و در مدل اصلاحشده به 03/3 میلیمتر کاهش یافت. ضریب همبستگی نیز از 77/0 به ترتیب به 87/0 و 85/0 افزایش یافت.نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که مدلMLP توانایی بالایی در بهبود دقت دادههای PWV مودیس دارد و میتواند خطاهای موجود در دادههای این سنجنده را در شرایط مختلف جوی کاهش دهد. نوآوری اصلی این پژوهش، استفاده از مدل MLP برای کالیبراسیون دادههای ماهوارهای در شرایط روز و شب است. این روش با بهبود دقت دادههای ماهوارهای، قابلیت اطمینان آنها را برای استفاده در پیشبینیهای جوی و مطالعات اقلیمی افزایش میدهد. محدودیتهای این مطالعه شامل وابستگی به دادههای رادیوسوند بهعنوان مرجع و عدم بررسی تأثیر عوامل جوی خاص بر مدلسازی است. این روش میتواند در مطالعات آینده برای بهبود دقت دادههای سنجندههای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد.
سنجش از دور
حمیدرضا بابایی فرد؛ سعید صادقیان
چکیده
پیشینه و اهداف: این تحقیق، به دنبال ارائه رویکردی نوین برای بازیابی پارامترهای خاک از ترکیب دادههای ماهوارهای سنتینل-1 و مدل OH است. این اطلاعات، میتواند به بهبود مدیریت زمین و افزایش بهرهوری کشاورزی کمک کند. تعیین دقیق پارامترهای خاک، مانند زبری و رطوبت، برای مدیریت کارآمد زمین کشاورزی و تصمیمگیری اهمیت قابل توجهی دارد. روشهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: این تحقیق، به دنبال ارائه رویکردی نوین برای بازیابی پارامترهای خاک از ترکیب دادههای ماهوارهای سنتینل-1 و مدل OH است. این اطلاعات، میتواند به بهبود مدیریت زمین و افزایش بهرهوری کشاورزی کمک کند. تعیین دقیق پارامترهای خاک، مانند زبری و رطوبت، برای مدیریت کارآمد زمین کشاورزی و تصمیمگیری اهمیت قابل توجهی دارد. روشهای زمینی مرسوم برای دستیابی به این پارامترها از نظر پوشش مکانی، محدود و اغلب زمانبر و پرهزینه هستند. در مقابل، تکنیکهای سنجش از دور، بهویژه آنهایی که از دادههای ماهوارهای SAR استفاده میکنند، پتانسیل راهحل مؤثرتر و جامعتری را برای پایش شرایط خاک در مناطق وسیع ارائه میدهند. در این تحقیق، سه سؤال اصلی مورد توجه قرار گرفته است که بر تعیین پارامترهای زبری و رطوبت خاک، اهمیت آنها برای کشاورزی و تأثیر آنها بر خاک تمرکز دارد. همچنین، بر پتانسیل تکنیکهای سنجش از دور، به ویژه، کسب دادههای ماهوارهای، برای ارائه راهکارهای موثر و جامع برای نظارت بر شرایط خاک در مناطق گسترده تأکید دارد. زبری و رطوبت خاک اهمیت بسیاری برای کشاورزی دارند و میتوانند تأثیرات زیادی بر رشد محصولات داشته باشند.روشها: این پژوهش، به بررسی و تحلیل پارامترهای رطوبت و زبری خاک یکی از اراضی کشاورزی شهرستان نظرآباد پرداخته است. این فرآیند شامل جمعآوری دادهها، پیشپردازش، کالیبراسیون و اعتبارسنجی دادههای رادار است. دادههای راداری این تحقیق از ماهواره Sentinel-1 بهدست آمده است. استفاده از دادههای راداری از این ماهواره برای نظارت شبانهروزی بر زمینهای کشاورزی و تحقیق جامعی بر روی موضوع فوق بسیار ارزشمند است. دادههای ورودی، مورد پیشپردازش در نرمافزار اسنپ قرار گرفت بهطوریکه پیشپردازش شامل استفاده از فیلترها برای حذف نویز لکهها و اصلاحات هندسی بود. ورودیهای لازم برای حل معادلات مدل OH از تصاویر پلاریزه بهویژه HH و VV پس از انجام تنظیمات فوق با استفاده از نرمافزار اسنپ بهدست آمد. تجزیه و تحلیل آماری شامل استخراج اطلاعات حیاتی مانند Sigma Naught (σ) و زاویه فرود (θ) برای هر پیکسل است که برای مدل OH بسیار مهم هستند. تصاویر پلاریزه، پس از تنظیمات، برای تجزیه و تحلیل بیشتر مورد استفاده قرار گرفتند. در مرحله بعد، معادلات نوشته شده برای هر پیکسل بهطور جداگانه در نرمافزار برنامهنویسی MATLAB حل شد و مقادیر ریشه میانگین ارتفاع مربع (s) برای بهدست آوردن زبری و ثابت دیالکتریک (ε)پارامتر مورد علاقه برای تخمین رطوبت خاک یعنی میزان رطوبت (mv) برای تمام پیکسلها بهدست آمد. در نهایت، ماتریسهای مربوط به این مقادیر به تصویر خروجی تبدیل شد و یک نقشه تولید شد که اطلاعات مربوط به رطوبت و زبری خاک را نمایش میدهد.یافتهها: با توجه به نتایج حاصل، نشان داده شده است که مقادیر ثابت دی الکتریک، زبری و رطوبت به پارامترهای اولیه حلکننده بسیار حساس میباشند. به ویژه، ثابت دی الکتریک دارای حساسیت قابل توجهی است که ممکن است با بهبود روش حل، این حساسیت کاهش یابد. تحلیل نمایه زبری نشان میدهد که ارتفاع rms در مناطق مختلف متفاوت است و با افزایش زبری، پراکندگی افزایش مییابد. همچنین، تحلیل محتوای رطوبت نشان میدهد که رطوبت در سراسر منطقه نسبتاً یکنواخت است.نتیجهگیری: این مطالعه، نشان میدهد که استفاده از دادههای ماهواره Sentinel-1 و بهرهگیری از مدلOH، منجر به بهبود قابل توجهی در دسترسی به اطلاعات قابل اعتماد جهت بهبود مدیریت زراعت میشود. این روش توانایی تجزیه و تحلیل نوسانات مکانی و زمانی در زبری و رطوبت خاک را داراست و اطلاعات حیاتی جهت بهینهسازی روشهای کشاورزی را فراهم میسازد. اصلاح شرایط خاک، بهطور قابلتوجهی به نظارت دقیقتر بر شرایط خاک و بهرهوری بهتر در حوزه کشاورزی منجر میشود و این رویکرد امکان نظارت دقیقتر بر شرایط خاک و بهرهوری بهتر در زمینه کشاورزی را فراهم میکند. این بررسیها، میتواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیریت زمین کشاورزی و فرآیندهای تصمیمگیری فراهم کرده و به افزایش بهرهوری و حفاظت از محیط زیست کمک کند.
سنجش از دور
پویا حیدری؛ اصغر میلان؛ علیرضا قراگوزلو
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با توجه به استفاده روز افزون از اطلاعات پوشش و کاربری اراضی در کاربردهای مختلف، کسب این اطلاعات امری ضروری میباشد. استفاده از تصاویر سنجش از دوری به عنوان راهکار اصلی کسب این اطلاعات محسوب میشود. برای استخراج پوشش و کاربری اراضی از این تصاویر، میتوان از تکنیکهای طبقهبندی تصاویر بهره برد. با توجه به پتانسیل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با توجه به استفاده روز افزون از اطلاعات پوشش و کاربری اراضی در کاربردهای مختلف، کسب این اطلاعات امری ضروری میباشد. استفاده از تصاویر سنجش از دوری به عنوان راهکار اصلی کسب این اطلاعات محسوب میشود. برای استخراج پوشش و کاربری اراضی از این تصاویر، میتوان از تکنیکهای طبقهبندی تصاویر بهره برد. با توجه به پتانسیل بالای روشهای یادگیری عمیق در طبقه بندی تصاویر، این روشها میتوانند به طور موثری در طبقهبندی پوشش و کاربری اراضی استفاده شوند. با این حال، استفاده از این روشها همراه با چالشهایی نیز میباشد. یکی از مشکلات اصلی استفاده از روشهای یادگیری عمیق، بیش برازش مدل میباشد. از دیگر معضلات اصلی این روشها میتوان به نیازمند بودن این روشها به تعداد بسیار زیاد داده در مرحله آموزش اشاره نمود. همچنین ناپدید شدن و انفجار گرادیان و انتخاب معماری مناسب از دیگر مشکلات و چالشهای این روشها برای استخراج پوشش و کاربری اراضی از تصاویر سنجش از دور میباشند .روشها: هدف اصلی این پژوهش استفاده از تکنیکهای مختلف برای رفع این چالشها و رسیدن به دقتهای بالا در انجام طبقهبندی پوشش و کاربری اراضی میباشد. برای مرتفع نمودن چالش بیش برازش مدل، از تکنیکهای حذف تصادفی و توقف زودهنگام استفاده شد تا دقت در دادههای آموزشی و تست نزدیک به یکدیگر باشند. استفاده از روش داده افزایی میتواند کمبود دادههای آموزشی را برطرف نماید و از بیش برازش مدل نیز جلوگیری کند. به همین علت از این روش برای افزایش داده های آموزشی مدل استفاده شد. تکنیک برش گرادیان نیز در این پژوهش استفاده شد تا از انفجار و ناپدید شدن گرادیان در مدلهای یادگیری عمیق جلوگیری کند. معماری استفاده شده در این پژوهش برای طبقه بندی مجموعه داده EuroSat، مدل ResNet18 بوده است.یافتهها: در ابتدا از این معماری به همراه تکنیک توقف زودهنگام برای انجام طبقه بندی استفاده شد و مدل به دقت کلی 19/91 درصد و ضریب کاپای 9018/0 رسید. سپس به همین مدل تکنیک داده افزایی اضافه شد و مدل به دقت کلی 78/91 درصد و ضریب کاپای 9085/0 دست یافت که نشان میدهد نسبت به مرحله قبلی دقتهای بهتری حاصل شده است. در مرحله آخر تکنیک حذف تصادفی با نرخ 5/0، برش گرادیان با حدآستانه 1/0 نیز به مدل قبلی اضافه شد و مدل به دقت کلی 11/93 درصد و ضریب کاپای 9233/0 رسید که نسبت به دو مرحله قبلی به دقت های بهتری رسیده است.نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که دقت طبقهبندی پوشش و کاربری اراضی مجموعه داده EuroSat در مرحله آخر نسبت به مراحل قبلی به دقت بهتری دست یافته است.
سنجش از دور
امیررضا قندیان؛ نیکروز مستوفی؛ عباس مجیدی زاده؛ حمید مطیعیان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، بیش از گذشته باعث گرمشدن هوا و ایجاد جزایر حرارتی شهری شده است. جزایر حرارتی شهری، پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی است که به واسطه آن، درجه حرارت در محیط شهری از مناطق حومهای بالاتر میرود. این پدیده، به سبب افزایش دما جوی و محیطی میتواند صدمات جبران ناپذیری از قبیل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، بیش از گذشته باعث گرمشدن هوا و ایجاد جزایر حرارتی شهری شده است. جزایر حرارتی شهری، پدیدهای ناشی از آثار شهرنشینی است که به واسطه آن، درجه حرارت در محیط شهری از مناطق حومهای بالاتر میرود. این پدیده، به سبب افزایش دما جوی و محیطی میتواند صدمات جبران ناپذیری از قبیل آلودگیهای زیستی، انتشار گازهای گلخانهای، بیماریهای ناشی از گرما و تأثیر در کیفیت آب را برای جوامع و محیط زیست به بار آورد. این پژوهش، بهمنظور کاهش دما و تلاش برای از بینبردن پدیده جزیره حرارتی، رویکرد مؤثر و کارآمدی را بهکمک علم سنجش از دور و الگوریتمهای بهینهسازی براساس جایگزینی پوشش بامهای یک منطقه با پوششهای با جذب گرمای کمتر پیشنهاد میکند. در این پژوهش، سعی بر آن است تا اثر جزیره حرارتی شهری را بر مبنای الگوریتمها و پارامترهای آماری تأثیرگذار بر دمای محیط که در تحقیقات گذشته کمتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند، کاهش دهیم. همچنین، استفاده از روش بهینهسازی هوشمند در این زمینه میتواند باعث نوآوری و ایجاد نتایج بهتر و دقیقتری شود. مسیر جدیدی که این مطالعه بررسی میکند، تغییر پوشش سقف یک منطقه با پوششهای کاربردی دیگر است که باعث کاهش دمای هوا در آن منطقه میشود. پوششهایی که جهت جایگزینی پوشش بامها برای تعدیل و خنکسازی دمای منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شدند، دو نوع پوشش خاک و گیاهی میباشند.روشها: رویکرد پیشنهادی این پژوهش، استفاده از دو الگوریتم بهینهسازی ژنتیک و ازدحام ذرات است و پارامترهایی که تابع هدف این دو الگوریتم را تشکیل میدهند، دو پارامتر انحراف معیار دما و میانگین هزینه مالی تغییر پوشش سقف هر قطعه ساختمانی است. مجموعه داده تحقیق، تصاویر ماهوارهای لندست 8 از محله اندیشه شهر تهران است. در این تحقیق، از تصاویر ماهوارهای برای اهدافی همچون تهیه تصاویر رنگی، نگاشت شاخصهای گیاهی و غیرگیاهی منطقه مورد مطالعه، محاسبه دمای سطح زمین و جزایر حرارتی شهری استفاده شده است.یافتهها: نتایج بهدست آمده بیانگر این موضوع میباشد که هر دو الگوریتم بهینهسازی عملکرد خوبی را ارائه داده و پارامترهای مسأله را بهبود بخشیدهاند، اما الگوریتم بهینهسازی ژنتیک، نتیجه بهتری را در زمان و تکرار کمتری کسب کرده است. در مقایسه این دو الگوریتم، الگوریتم بهینهسازی ژنتیک انحراف معیار را 19 درصد کاهش داد و مقدار آن را به 42/0 رساند. از سوی دیگر، الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات در مدت زمانی طولانیتر، انحراف معیار را 14 درصد کاهش داد و مقدار آن را به 44/0 رساند.نتیجهگیری: الگوریتم ژنتیک در بهینهسازی پوشش بام ساختمانها، نتایج بسیار خوبی را با هزینه کل 4678 و انحراف معیار 4177/0 کسب کرد. با تعداد 12100 بار ارزیابی تابع هدف به سرعت همگرا شد و هر دو پارامتر تابع هزینه را به میزان قابل توجهی کاهش داد (الگوریتم ژنتیک تا حد ممکن به بهترین جواب رسیده است). الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات نیز با کسب هزینه کل 4965، انحراف معیار 4430/0 و با تعداد 20100 بار ارزیابی تابع هدف نتوانست جوابی بهخوبی الگوریتم ژنتیک برسد. در خصوص مقایسه بین این دو الگوریتم، ژنتیک با کمتر از 3000 بار ارزیابی تابع هدف، توانست بهینهترین جوابی را که الگوریتم ازدحام ذرات در 20100 بار ارزیابی به آن رسیده، تجربه کند. استفاده از الگوریتمهای فراابتکاری در بهینهسازی مسائل عملی، که امروزه در صنایع متنوع به دفعات با آنها مواجه می شویم، میتواند بسیار کارآمد باشد. نتایج این الگوریتمها، با وجود اختلافات در خروجیها بسیار مناسب و رسیدن به چنین جوابهایی برای مسائل مختلف بدون استفاده از اینگونه الگوریتمها غیرممکن خواهد بود. به عنوان کارهای آتی براساس آنچه که در این پژوهش حاصل شده، پیشنهاد میشود از سایر الگوریتمهای بهینهسازی و یا حتی الگوریتمهای قدرتمند مدلسازی همچون شبکههای عصبی مصنوعی استفاده شود. همچنین، میتوان تغییر پوشش بام ساختمانها و استفاده از پوشش های جدیدتر را در تعدیل دما با اتخاذ پارامترهای جدید از تابع هزینه در الگوریتمهای بهینهسازی و یادگیری عمیق مورد بررسی قرار داد.
فتوگرامتری
مهرنوش شریفزاده؛ علیرضا قراگوزلو؛ سعید صادقیان
چکیده
پیشینه و اهداف: آثار باستانی بهعنوان میراثفرهنگی و تاریخی هر جامعه، نقشی اساسی در حفظ هویت و تاریخ آن دارند. حفاظت و مدیریت این آثار نیازمند فناوریهای نوین است تا بتوان به طور دقیق و غیرمخرب، این میراث را مستندسازی و حفظ کرد. استفاده از فناوریهای فتوگرامتری و سیستمهای اطلاعات مکانی در مدیریت و حفاظت از آثار تاریخی، از جمله ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آثار باستانی بهعنوان میراثفرهنگی و تاریخی هر جامعه، نقشی اساسی در حفظ هویت و تاریخ آن دارند. حفاظت و مدیریت این آثار نیازمند فناوریهای نوین است تا بتوان به طور دقیق و غیرمخرب، این میراث را مستندسازی و حفظ کرد. استفاده از فناوریهای فتوگرامتری و سیستمهای اطلاعات مکانی در مدیریت و حفاظت از آثار تاریخی، از جمله محوطههای باستانی، به طور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، استفاده از فناوریهای فتوگرامتری و سیستم اطلاعات مکانی برای مدیریت و حفاظت از محوطه باستانی هگمتانه همدان است. این پژوهش به دنبال بهبود دقت و کیفیت دادهها از طریق پردازش تصاویر هوایی، تصحیح و زمین مرجع کردن دادهها، و تهیه نقشههای دقیق است. همچنین، پژوهش به تحلیل تغییرات محوطه و ارائه خروجیهایی برای برنامهریزی و تصمیمگیریهای مدیریتی در زمینه حفاظت از آثار تاریخی میپردازد. هدف اصلی پژوهش، استفاده از فناوریهای فتوگرامتری و سیستم اطلاعات مکانی برای مدیریت و حفاظت از محوطه هگمتانه همدان است. پژوهش به دنبال بهبود دقت دادهها، پردازش تصاویر هوایی، تصحیح دادهها و تهیه نقشههای دقیق است. همچنین، هدف تحلیل تغییرات محوطه و ارائه ابزارهایی برای برنامهریزی و تصمیمگیریهای مدیریتی در حفاظت از آثار تاریخی است.روشها: در این پژوهش، محوطه باستانی هگمتانه همدان بهعنوان جامعه و نمونه انتخاب شد، چرا که این محوطه دارای اهمیت تاریخی و فرهنگی بالا از دورههای مادها و هخامنشیان است. ابزار جمعآوری دادهها شامل ۱۲ تصویر هوایی بادقت ۱ تا ۲ متر با استفاده از دوربین التراکم ایکس پی در سال ۱۳۹۶ و نرمافزار گوگل ارث برای اندازهگیری و تعیین نقاط مرجع است. مواد استفادهشده شامل دادههای تصویری و نرمافزارهای پردازش تصاویر مانند اجی ای سافت متاشیپ پروفینشال و گلوبالمپر برای تولید مدل رقومی ارتفاعی و ارتوفتو بودند. روند انجام پژوهش شامل تهیه و پردازش تصاویر، تصحیح دادهها، مدلسازی و ترسیم نقشهها بوده است. این مراحل به طور افزایشی دقت دادهها را افزایش داده و مدلهای سهبعدی دقیقتری برای تحلیل تغییرات محوطه تولید کرده است. این پژوهش به طور عمده به مدیریت و حفاظت از آثار باستانی کمک کرده و بهعنوان ابزار تصمیمگیری مدیریتی مورد استفاده قرار میگیرد.یافتهها: این پژوهش با استفاده از فناوریهای فتوگرامتری و سیستم اطلاعات مکانی به مدلسازی مکانی محوطه هگمتانه همدان پرداخت. با پردازش تصاویر هوایی و ماهوارهای، مدلهای سهبعدی دقیقی ایجاد شد که امکان تحلیل تغییرات ساختاری و شهری همچنین نقشههای میراث همدان و سازمان نقشهبرداری را فراهم کرد. نتایج نشان داد که ترکیب این فناوریها به ثبت دقیقتر اطلاعات، شناسایی تهدیدات و برنامهریزی مدیریتی کمک میکند. این روشها دقت مدلسازی را افزایش داده و ابزاری کارآمد برای تصمیمگیریهای حفاظتی و مدیریتی در حوزه میراثفرهنگی ارائه میدهند.نتیجهگیری: بازسازی و مرمت اصولی آثار تاریخی باید بر اساس شواهد مستند و با رعایت ضوابط ملی و بینالمللی انجام شود تا از آسیب به اصالت بناها جلوگیری شود. همچنین، طراحی و ساخت بناهای جدید باید هماهنگ با ساختارهای تاریخی و با نظارت دقیق صورت گیرد. استفاده از تکنولوژیهای نوین مانند تصاویر هوایی، ماهوارهای، هوش مصنوعی و واقعیت افزوده میتواند به بهبود مدیریت و حفاظت آثار کمک کند. پیشنهادهای محقق شامل نیاز به مستندسازی دقیق و نظارت مداوم در تمامی مراحل مرمت، طراحی و انتقال آثار است. محدودیتها و موانعی مانند کمبود مستندات علمی، مشکلات بودجهای و چالشهای مدیریتی در راستای حفاظت از آثار تاریخی وجود دارد که باید بهدقت مورد توجه قرار گیرد تا از تخریب و آسیب به آثار جلوگیری شود.
سنجش از دور
سید تاج الدین منصوری؛ اسماعیل ضرغامی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه شهرنشینی در حال گسترش است و پیشبینی شده است که تا سال 2030 بیش از دو سوم جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد. این جمعیت، برای زندگی کردن نیازمند فضاهایی مانند مسکونی، کسبوکار، گذران اوقات فراغت و غیره هستند. این امر، منجر به تغییرات محیط طبیعی برای ایجاد کاربریهای گفته شده است. این تغییرات، پیامدهای گوناگونی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه شهرنشینی در حال گسترش است و پیشبینی شده است که تا سال 2030 بیش از دو سوم جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد. این جمعیت، برای زندگی کردن نیازمند فضاهایی مانند مسکونی، کسبوکار، گذران اوقات فراغت و غیره هستند. این امر، منجر به تغییرات محیط طبیعی برای ایجاد کاربریهای گفته شده است. این تغییرات، پیامدهای گوناگونی بر محیط زیست و زندگی انسانها دارند که میتوان به افزایش سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر و کاهش فضای سبز اشاره نمود. بر این اساس، محیط شهر بهعلت تولید حرارت بیشتر ناشی از مصرف سوختهای فسیلی و همچنین، وجود سطوح نفوذناپذیر و ساختمانهای بلند، بهعنوان جمع کننده حرارت عمل کرده و جزایر حرارتی را بهوجود میآورد. علت اصلی تشکیل و تشدید جزایر حرارتی شهری، تغییر سطح زمین در اثر توسعه ناموزون شهر است. امروزه، بررسی دقیق و جامع جزایر حرارتی شهری که با رشد شهر در ارتباط است، مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است. علم سنجش از دور یکی از بهترین ابزارهای تشخیص این پدیده است. این مقاله، به بررسی تأثیر ساختار محیط شهری بر تغییرات حرارتی در شهر تهران میپردازد.روشها: برای رسیدن به این هدف پژوهش برای مشخص کردن روند تغییرات دمایی در مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی اول ژانویه 2013 تا اول ژانویه 2023، ابتدا کد نویسی در Google Earth Engine انجام شد. برای این کار، شیپ فایل شهر تهران تهیه گردید و پس از فراخوانی شیپ فایل در Google Earth Engine، تصاویر سنجش از دور ماهوارهMODIS 11A2 006 Terra استخراج گردید. این تصاویر، 460 عدد بودند که بهوسیله کاهنده سامانه Google Earth Engine به تصاویری بسیار کمتر و با وضوح بیشتر، تبدیل گردیدند. سپس، با توجه به دادههای مورد نیاز و دریافتی از ماهوارهMODIS 11A2 006 Terra میانگین روند دمای سطح زمین در شب، روند تغییرات دمای سطح زمین، روند برش عرضی دمای سطح زمین و میانگین روند تغییرات دمای سطح زمین در شب برای مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی اول ژانویه 2013 تا اول ژانویه 2023 مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: پس از اندازهگیری دادهها، مناطق 10، 11 و 12 در مرکز تهران، کمترین و مناطق 1، 3 و 4 در شمال شرق تهران و مناطق 21 و 22 در شمال غرب تهران بیشترین تغییرات حرارتی را در زمان، در نظر داشتند. دمای سطح زمین در مناطق 1، 3، 4، 21 و 22 با میانگین 6/288 کلوین، گرمترین مناطق در شهر تهران بودند.نتیجهگیری: نتایج، نشان داد که جزایر حرارتی شهری ایجاد شده در شهر تهران بر اساس عواملی که باعث تغییرات دمایی میشوند، متفاوت هستند. این تفاوت در درجه اول به دلیل کاربری و پوشش اراضی در توسعه نامتناسب و نامتوازن شهر است و نشان دهنده رابطه نزدیک بین پوشش زمین و دمای سطح زمین میباشد. همچنین، مطالعه همبستگی بین پوشش زمین و دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر رابطهای معکوس وجود دارد و بین تراکم جمعیت و دمای سطح زمین در برخی مناطق رابطه مستقیمی وجود ندارد. با توجه به ماهیت تحقیق، این پژوهش میتواند با برنامهریزی صحیح برای استفاده بهتر و بیشتر از آب و فضای سبز در کاهش شدت و گسترش جزایر حرارتی شهری مؤثر باشد.
سنجش از دور
علی سبزعلی یمقانی؛ علی اصغر آل شیخ
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشبینی دقیق میزان محصول کشاورزی یکی از ابزارهای اساسی برای مدیریت منابع کشاورزی، بهبود امنیت غذایی و افزایش بهرهوری تجارت بینالمللی محصولات است. با توجه به محدودیتهای روشهای سنتی در پیشبینی دقیق و سریع، تصاویر سنجش از دور ماهوارهای به دلیل توانایی پوشش مناطق وسیع و ارائه دادههای دقیق، بهطور گستردهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشبینی دقیق میزان محصول کشاورزی یکی از ابزارهای اساسی برای مدیریت منابع کشاورزی، بهبود امنیت غذایی و افزایش بهرهوری تجارت بینالمللی محصولات است. با توجه به محدودیتهای روشهای سنتی در پیشبینی دقیق و سریع، تصاویر سنجش از دور ماهوارهای به دلیل توانایی پوشش مناطق وسیع و ارائه دادههای دقیق، بهطور گستردهای جایگزین شدهاند. در این میان، پیشرفتهای یادگیری ماشین و یادگیری گروهی نقش مهمی در شناسایی روابط پیچیده میان متغیرهای محیطی و بازده محصولات ایفا کردهاند. مدلهای نوین یادگیری گروهی، توانستهاند دقت پیشبینیها را بهطور قابل توجهی افزایش دهند و اطلاعات ارزشمندی برای کشاورزان و سیاستگذاران فراهم کنند. این پژوهش با هدف توسعه مدلی نوآورانه مبتنی بر ترکیب مدل XGBoost و الگوریتم بهینهسازی پلیکان (POA) بهمنظور پیشبینی دقیقتر میزان محصول ذرت در غرب میانه ایالات متحده انجام شده است. رویکرد پیشنهادی با بررسی تأثیر بازههای مختلف فنولوژی گیاه و انتخاب بازه بهینه (ژوئیه تا اوت)، امکان پیشبینی دقیق محصول را پیش از برداشت فراهم میکند. این مدل میتواند تصمیمگیریهای مؤثری در زمینه مدیریت منابع، کاهش خسارات ناشی از نوسانات اقلیمی، و ارتقای سیاستهای کشاورزی ارائه دهد.روش و مواد: این پژوهش با هدف پیشبینی میزان محصول ذرت در پنج ایالت غرب میانه کشور آمریکا (ایلینوی، آیووا، مینهسوتا، داکوتای شمالی و داکوتای جنوبی) که از مناطق اصلی تولید ذرت هستند، انجام شده است. دادههای استفادهشده شامل اطلاعات سنجش از دور (مانند شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص پوشش گیاهی بهبود یافته (EVI)، شاخص سطح برگ (LAI)، شاخص جزء جذبشده تابش فتوسنتز فعال (FPAR)، تولید اولیه ناخالص (GPP)، و تبخیر و تعرق (ET))، دادههای آبوهوایی (نظیر دما و بارش)، دادههای زمینهای زراعی، و بازده محصول، طی بازه زمانی 2011 تا 2020 و فصل رشد (اواسط اردیبهشت تا اواسط مهر) جمعآوری شدهاند. مدلسازی با استفاده از الگوریتم یادگیری گروهی XGBoost انجام شد و تنظیم پارامترهای آن با استفاده از الگوریتم بهینهسازی پلیکان (POA) برای بهبود دقت صورت گرفت. دادهها ابتدا با شاخص VFI فیلتر شده و از 9 سال بهعنوان داده آموزشی و یک سال بهعنوان داده آزمون استفاده شد. عملکرد مدل با شاخصهایی نظیر MAPE، MBE، MAE، RMSE و ضریب همبستگی ارزیابی شد.یافتهها: نتایج ارزیابی مدل POA-XGBoost نشان داد که این روش عملکردی برجسته در پیشبینی میزان محصول ذرت دارد. در بازه زمانی 2011 تا 2020، روند اعتبارسنجی پیشبینی میزان محصول ذرت نشاندهنده تغییرات در دقت پیشبینیها و بایاس بود. در سالهای ابتدایی (2011 تا 2014)، مقادیر خطاها کاهش و دقت پیشبینیها بهبود یافت؛ بهطوریکه در سال 2014 مقدار MAPE به 26/6% و ضریب همبستگی به 9372/0 رسید. در سالهای میانی (2015 تا 2018)، افزایش خطاها و بایاس مثبت به همراه کاهش دقت پیشبینیها مشاهده شد، بهویژه در سال 2018 که مقدار MBE به 8039/0 و ضریب همبستگی به 8083/0 کاهش یافت. در سالهای پایانی (2019 و 2020)، بهبود قابلتوجهی در دقت پیشبینیها مشاهده شد؛ بهطوریکه در سال 2020 مقدار MAPE به 57/6% و ضریب همبستگی به 9237/0 رسید.نتیجهگیری: مدل بهینه POA-XGBoost توانایی بالایی در پیشبینی بازده محصول ذرت در شرایط مختلف آبوهوایی نشان داده است و میتواند در آینده برای پیشبینی سایر محصولات کشاورزی نیز گسترش یابد. استفاده از تکنیکهای پیشرفته یادگیری گروهی و دادههای متنوع مانند تصاویر ماهوارهای و دادههای هواشناسی، راهحلهای مؤثری برای بهبود پیشبینی بازده محصولات ارائه میدهد. این پژوهش بر ضرورت توسعه مدلهای ترکیبی جدید تأکید دارد که میتوانند به کشاورزان و مدیران در مدیریت منابع، افزایش بهرهوری، و کاهش ریسک کمک کنند.
سامانه اطلاعات مکانی
مژده مینایی؛ محمدحسن وحیدنیا؛ زهرا رضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: از تکنیک های داده کاوی مکانی می توان در شرایطی که بررسی و استخراج نتایج از منابع داده ای با حجم زیاد و گستردگی ابعاد پایگاه اطلاعاتی مورد نظر باشد، با بالاترین کارایی استفاده نمود. مسئله تماس های اضطراری به علت خطیر بودن موضوع و درگیر نمودن نیروهای امداد و اورژانس مسئله ای است که بر اساس داده کاوی مکانی می توان به الگوهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از تکنیک های داده کاوی مکانی می توان در شرایطی که بررسی و استخراج نتایج از منابع داده ای با حجم زیاد و گستردگی ابعاد پایگاه اطلاعاتی مورد نظر باشد، با بالاترین کارایی استفاده نمود. مسئله تماس های اضطراری به علت خطیر بودن موضوع و درگیر نمودن نیروهای امداد و اورژانس مسئله ای است که بر اساس داده کاوی مکانی می توان به الگوهای نهفته در آن پی برد. بطور متداول، برای درک ارتباطات فضایی بین متغیرها، محققان علوم محیط زیست و جغرافیا از الگوهایی چون رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) بهره می گیرند که اساس کار این تحلیل، ارتباط بین متغیرهای مستقل برای متغیر پیش بینی شونده است. اما این روش دارای کاستی های بسیاری در ارائه ی نتایج فضایی بویژه در مقیاس محلی است. رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) در این مطالعه به منظور درک روابط بین متغیرهای فضایی در سطح محلی استفاده می شود تا پوششی در رفع نواقص روش تحلیلی OLS باشد.روشها: در این تحقیق از روش های OLS و GWR در تحلیل ارتباط بین موضوع حجم بالای تماس های اضطراری در منطقه مورد مطالعه (ایالات دالاس امریکا) و عوامل موثر بر رخداد این مساله استفاده می گردد. همچنین آزمون های آماری متعدد برای ارزیابی بکارگرفته شد. برای این مقصود، تعداد و پراکندگی تماس های اضطراری را به عنوان متغیر وابسته و پارامترهایی همچون جمعیت، تعداد افراد تحصیل کرده، بیشترین ساعت تماس و فاصله از مرکز شهر را متغیرهای مستقل مساله در نظر گرفته و چگونگی تاثیر این عوامل در بروز این موضوع بررسی می گردد. در این مطالعه، نرم افزار ArcGIS Pro برای انجام تحلیل های مکانی-آماری و ارائه نقشه ها بکارگرفته شد.یافتهها: نتایج نشان دهنده این مساله است که پارامترهای جمعیت، تعداد افراد تحصیل کرده، فاصله از مرکز شهر و بیشترین زمان تماس به ترتیب در بروز این مساله بالاترین اثر را داشته اند. در روش OLS شاخص های Koenker و Jarque-Bera که به ترتیب نشان دهنده ثبات مدل و نرمال بودن باقیمانده ها می باشد رضایتبخش نبودند. نتایج ارزیابی دو مدل OLS و GWR نشان داد که مقدار R2 در مدل GWR حدود 61/0 و در مدل OLS حدود 41/0 بوده که نشان دهنده این امر است که نتایج حاصل از مدل GWR به واقعیت نزدیک تر است. در مدل جغرافیایی، وزن پارامتر جمعیت در قسمت های مرکزی شهر بیشتر از اطراف آن بوده، در حالیکه وزن پارامتر بیشترین زمان تماس در قسمتهای شمالی، جنوبی و غربی شهر بیشتر از سایر نقاط می باشد. همچنین وزن پارامتر تعداد افراد تحصیل کرده در قسمت های جنوبی شهر بیشتر می باشند.نتیجهگیری: جمیع عوامل مطرح شده در کنار هم بر روی بروز متغیر وابسته اثر افزایشی داشته و در کنار این تحلیلها، پیش بینی وقوع این مساله در چند ساله آینده نیز امکان پذیر می باشد. با تکیه بر این نتایج می توان ابزار مناسبی جهت مدیریت و کنترل بهینه مشکلات منطقه در اختیار مسئولین امر قرار داد.
سامانه اطلاعات مکانی
محمد علی ممتازی؛ سعید صادقیان؛ علیرضا وفایی نژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: هر چه ارزش املاک و اراضی بیشتر شود افراد تلاش می کنند تا محدوده ملک خود را با دقت بیشتری مشخص کنند تا جلوی کوچکترین ضررها را بگیرند. جهت افزایش دقت محدوده املاک نمیتوان به موقعیت مسطحاتی اکتفا نمود و از سوی دیگر سیستم های نوین کاداستر در مدیریت شهری و تأمین نیازهای کاربران مختلف لزوم ثبت تغییرات فضاهای شهری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هر چه ارزش املاک و اراضی بیشتر شود افراد تلاش می کنند تا محدوده ملک خود را با دقت بیشتری مشخص کنند تا جلوی کوچکترین ضررها را بگیرند. جهت افزایش دقت محدوده املاک نمیتوان به موقعیت مسطحاتی اکتفا نمود و از سوی دیگر سیستم های نوین کاداستر در مدیریت شهری و تأمین نیازهای کاربران مختلف لزوم ثبت تغییرات فضاهای شهری و به کار گیری مدل های سه بعدی زمانمند را ایجاب می کند. امروزه جهت ارائه یک مدل برای مدیریت املاک و اراضی در شهرها می بایست بعد سوم یعنی ارتفاع و بعد چهارم یعنی زمان را نیز در نظر گرفت.روشها: تلفیقی از دو روش : بر اساس هدف به صورت کاربردی بر اساس نتابج تحقیقات پیشین در این زمینه و بر اساس روش جمعآوری داده بهصورت آزمایشی با رویکرد علم سنجییافتهها: مدلسازی سه بعدی در کاداستر باید در بستر زمان ایجاد شود تا تمامی جنبه های مدیریت زمین را در یک کشور بر اساس گذر زمان، مورد توجه قرار دهد. در حال حاضر این مدلسازی سه بعدی زمانمند را با عنوان کاداستر چهار بعدی می شناسند. به طور کلی کاربردهایی از انجام این پژوهش متصور است بیشتر شامل استفاده صحیح از مدیریت زمین و کاداستر همچنین به کارگیری ارتفاع 3D cadastre و زمان 4D cadastre، رشد ساخت و ساز از جنبه های مختلف شده و نیاز به اجرای کاداستر که در بعد سوم (ارتفاع) و چهارم (زمان) وجود دارد، افزایش پیچیدگی و انعطاف پذیری کاربری مدرن مستلزم آن است که کاداسترها باید اطلاعات مربوط به بعد سوم و زمانی (چهارم) را مدیریت کنند. به منظور طراحی کاداستر چهار بعدی توجه به مواردی از قبیل هزینه، زمان و تجهیزات در دسترس بسیار ضروری و مهم است. آمایش سرزمین، تعیین محدوده املاک، توسعه تأسیسات زیربنایی مانند شبکه های آب و فاضلاب، برق و گاز، مدیریت بر روی فضاهای سبز شهری و تغییر کاربری این زمینها همچنین در میراث فرهنگی و بازسازی بناهای قدیمی کاربرد دارد. جلوگیری از پدیده زمینخواری در کنار جعل اسناد و یا سرقت و تصرفات غیر قانونی نیز از دیگر کاربردهای حاصل شده است.نتیجهگیری: این مطالعه یک چارچوب کلی برای نحوه اعمال اطلاعات زمانی در مدل پیشنهاد میکند که با ادغام اطلاعات کاداستر با LADM روی اشیاء قانونی و CityGML روی اشیاء فیزیکی ایجاد میشود. الزامات اصلی برای ایجاد یک مدل کاداستر 4 بعدی برای ایران با دیدگاه های قانونی و فیزیکی از اشیاء کاداستر موجود ارائه شده است. این مطالعه با استفاده از داده های واقعی در یک مطالعه موردی مورد آزمایش قرار گرفت. بنابراین، این مدلسازی دادههای کاداستر، و مراحل مدیریت و ارائه خدمات، بهصورت جداگانه در محدوده تحقیق مورد بررسی قرار گرفتهاند و شبیه به کتابچه راهنمای ایجاد شده برای کاربران مختلف است. تفاوت مطالعه ما با سایر مطالعات دیگر در این زمینه این است که کلیه مراحل پردازش (تجزیه و تحلیل، مدلسازی، ذخیرهسازی، تبدیل و سرویس داده ها، تجسم) انجام شده برای مطالعات کاداستر سه بعدی توضیح داده شده است و از نرم افزار منبع باز در محدوده استفاده شده است.
سامانه اطلاعات مکانی
مهدیس رحمتی؛ حسین آقامحمدی زنجیراباد؛ سعید بهزادی؛ علی اصغر آل شیخ
چکیده
پیشینه و اهداف: تصادفات یکی از حوادث تهدید کننده زندگی در جهان است که موجب خسارات جانی و مالی میشود. برای کاهش تعداد تصادفات رانندگی میبایست تعیین نمود که تصادفات مکرر کجا و در چه زمانی رخ میدهند. اغلب تصادفات با الگوهای مکانی و زمانی خاصی اتفاق میافتند و ممکن است خوشههایی را تشکیل دهند که همان محل تمرکز تصادفات در فضای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تصادفات یکی از حوادث تهدید کننده زندگی در جهان است که موجب خسارات جانی و مالی میشود. برای کاهش تعداد تصادفات رانندگی میبایست تعیین نمود که تصادفات مکرر کجا و در چه زمانی رخ میدهند. اغلب تصادفات با الگوهای مکانی و زمانی خاصی اتفاق میافتند و ممکن است خوشههایی را تشکیل دهند که همان محل تمرکز تصادفات در فضای جغرافیایی میباشد. بنابراین، بررسی تصادفات رانندگی در ابعاد مکانی و یا زمانی ضروری است تا بهترین و پایدارترین راهحلها برای این مسائل در نظر گرفته شود. استان اصفهان از جمله استانهای کشور با نرخ بالای تصادفات در حوزه برون شهری است. تحقیقات پیشین صورت گرفته در سطح استان اصفهان بیشتر بر پایه روشهای آماری بوده و به جنبههای مکانی و زمانی تصادفات توجهی نشده است.هدف از انجام این تحقیق پر کردن خلا موجود در تحقیقات گذشته در راستای تعیین الگوهای مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی برون شهری استان اصفهان و بهتصویر کشیدن آن با استفاده از روشهای آمار مکانی در محیط GIS است. نوآوری این تحقیق در استفاده از روشهای آمار مکانی برای شناسایی و تحلیل الگوهای مکانی-زمانی تصادفات برون شهری استان اصفهان در سطوح مختلف زمانی و شدت میباشد.روشها: در این مطالعه الگوی مکانی- زمانی تصادفات ترافیکی در استان اصفهان در سالهای 1396و 1397 با استفاده از دادههای تصادفات ترافیکی برون شهری بررسی شده است. پس از جمعآوری دادههای مربوطه و انجام پیشپردازشهای لازم و آمادهسازی دادهها، الگوی مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی رخ داده در شبکه راههای اصلی، بزرگراهها و آزادراههای منطقه مورد مطالعه با استفاده از روشهای آمار مکانی مانند آزمون میانگین نزدیکترین همسایه، خودهمبستگی مکانی موران I جهانی و تحلیل نقاط داغ بهینه شده (تکنیک گتیس- ارد Gi*) در سطوح مختلف در محیطGIS بررسی و شناسایی شدند.یافتهها: باتوجه به اینکه هدف از این تحقیق تعیین الگوهای مکانی-زمانی تصادفات ترافیکی برون شهری استان اصفهان است ابتدا الگوی نحوه پراکنش فضایی رویدادهای تصادف با روشهای میانگین نزدیکترین همسایه و خودهمبستگی مکانی موران I جهانی بررسی شد. نتایح نشاندهنده وجود الگوی خوشهای قوی در دادههای تصادفات ترافیکی در سالهای مورد مطالعه در استان اصفهان بود. سپس با استفاده از روش گتیس-ارد جی استار یک تحلیل نقاط داغ بهینه شده به صورت کلی بر روی کل مجموعه داده تصادفات انجام شد و پس از آن باتوجه به تقسیم مجموعه داده به سطوح مختلف از جمله بازه زمانی شبانهروز، روز هفته، ماه، سال و سطح شدت تصادف این تحلیل بر روی مجموعه داده هر سطح به صورت جداگانه صورت گرفت. نتایج حاصل از اجرای تحلیل گتیس ارد جی استار بر روی سطوح مختلف حاکی از آن بود که بخش اعظمی از تمرکز نقاط داغ با سطح اطمینان 99درصد در مسیرهای منتهی به مرکز استان یعنی شهر اصفهان و همچنین شهرهای پرجمعیت همجوار آن واقع است که بیشترین حجم تردد و ترافیک در آن وجود دارد و با فاصله از مرکز استان تراکم تصادفات به طرز چشمگیری کاهش مییابد.نتیجهگیری: باتوجه به نتایج تحلیل خودهمبستگی مکانی تصادفات و نقشههای نقاط داغ در سطوح مورد بررسی نتایج حاکی از آن بود که تصادفات در برخی از مناطق استان اصفهان بهصورت خوشهای تجمع یافتهاند. همجواری با مرکز استان و شهرهای پرجمعیت و اصلی بر تمرکز تصادفات ترافیکی در این منطقه تاثیر بسیاری دارد و با فاصله از مراکز شهری پرجمعیت فراوانی تصادفات کاهش مییابد. از نتایج این مطالعه و درکی که از الگوهای مکانی و زمانی تصادفات ترافیکی بهدست آمده است، میتوان برای توسعه استراتژیهای جدید، راهنمایی مدیران و دست اندرکاران حوزه حمل و نقل و ترافیک، اخذ تصمیمات و انجام اقدامات مناسب برای بهبود وضعیت ایمنی نقاط حادثهخیز استفاده نمود.
سنجش از دور
علی بیات؛ محمدرضا سیف؛ بهنام اصغری بیرامی
چکیده
پیشینه و اهداف: زمین لغزش ها بهعنوان یکی از مخرب ترین پدیده های طبیعی، تهدیدی جدی برای سازه های مهندسی و محیطزیست محسوب می شوند. سد تلمبه ذخیره ای سیاهبیشه نخستین سد خاکی تلمبه ذخیره ای ایران با رویه بتنی، به دلیل موقعیت جغرافیایی در رشته کوه البرز و شرایط زمین شناسی پیچیده (شامل گسل های فعال، توده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: زمین لغزش ها بهعنوان یکی از مخرب ترین پدیده های طبیعی، تهدیدی جدی برای سازه های مهندسی و محیطزیست محسوب می شوند. سد تلمبه ذخیره ای سیاهبیشه نخستین سد خاکی تلمبه ذخیره ای ایران با رویه بتنی، به دلیل موقعیت جغرافیایی در رشته کوه البرز و شرایط زمین شناسی پیچیده (شامل گسل های فعال، توده های سنگی ناپایدار، و شیب های تند)، در معرض خطر جابجایی های زمین شناختی قرار دارد. این پژوهش با هدف پایش تغییرات سطح زمین و مدیریت خطرات ناشی از زمین لغزش در محدوده این سد، با استفاده از روش های نقشه برداری زمینی و تداخل سنجی راداری (InSAR) انجام شد. تمرکز اصلی بر تحلیل تأثیر عوامل کلیدی مانند افت سریع مخزن (Rapid Drawdown)، نوسانات سطح آب، و فعالیت های عمرانی بر ناپایداری منطقه بود.روشها: در این مطالعه، دو روش اصلی به کار گرفته شده است. در روش اول که نقشه برداری زمینی نام دارد، با نصب تارگت ها بتنی (بنچمارک های کوچک) و اندازه گیری دورهای جابجایی های مسطحاتی و ارتفاعی از سال ۱۳۹۰ تاکنون، تغییرات در نقاط بحرانی مانند گالی ۵ و مناطق مجاور جاده چالوس پایش شده است. در روش دوم با استفاده از داده های ماهواره سنتینل-۱ در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ و پردازش تصاویر در نرمافزار SNAP، تغییرات سطح زمین با دقت میلیمتری بررسی شد. مراحل پردازش شامل هم ترازی تصاویر، حذف اثرات توپوگرافی با مدل رقومی ارتفاعی، فیلترگذاری فاز گلداشتاین، و تبدیل فاز به جابجایی بود.یافتهها: نتایج نشاندهنده همخوانی قابل توجه بین دو روش بود. بیشترین جابجایی ها در مناطق نزدیک به حوضچه های سد (مانند گالی ۵ با بیش از ۶۰ سانتیمتر جابجایی ارتفاعی) و نواحی مجاور جاده چالوس رخ داده است. افت سریع مخزن به عنوان عامل اصلی ناپایداری شناسایی شد، به طوری که تغییرات ناگهانی سطح آب، اشباع و تخلیه سریع توده های خاکی و سنگی را تسریع می کند. روش تداخل سنجی راداری با تخمین جابه جایی ۰.۱۳ تا ۰.۵ متر در شناسایی تغییرات پهنه های وسیع، به عنوان ابزاری کم هزینه و سریع نسبت به روش های سنتی نقشه برداری زمینی تأیید شد.نتیجهگیری: ترکیب روش های زمینی و ماهوارهای امکان پایش جامع تر و مداوم مناطق ناپایدار را فراهم می کند. پیشنهاد می شود در پروژه های مشابه، از تداخل سنجی راداری برای پایش ادواری و مدیریت بحران استفاده شود. همچنین، ایجاد پایگاه داده ماهوارهای و یکپارچه سازی نتایج با مدل های رفتاری سد، به کاهش ریسک زمین لغزش کمک خواهد کرد. این مطالعه بر نقش فناوری های نوین در افزایش دقت و کاهش هزینه های پایش سازه های حساس تأکید دارد.
سنجش از دور
جلیل پیری؛ اسلام جوادنیا
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از خطرناکترین رخدادهای طبیعی، فرونشست سطح زمین است و اغلب بهجهت سهل انگاری بشر در استخراج آبها و معادن زیرزمینی و عوامل دیگر حادث میشود. این پدیده، بهخصوص در مناطق حساس مانند خطوط ریلی، میتواند منجر به حوادث جبران ناپذیری شود. شکافهای ناشی از فرونشست در برخی از مسیرهای ریلی همچون مسیر تهران- مشهد، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از خطرناکترین رخدادهای طبیعی، فرونشست سطح زمین است و اغلب بهجهت سهل انگاری بشر در استخراج آبها و معادن زیرزمینی و عوامل دیگر حادث میشود. این پدیده، بهخصوص در مناطق حساس مانند خطوط ریلی، میتواند منجر به حوادث جبران ناپذیری شود. شکافهای ناشی از فرونشست در برخی از مسیرهای ریلی همچون مسیر تهران- مشهد، تهران- ورامین، اصفهان به شیراز و ... تا نزدیکی این خطوط پیشروی داشته و تهدیدی برای این خطوط بهشمار میآید. بنابراین، پایش فرونشست و بررسی تغییر شکل در بعد زمان و مکان بهمنظور مدیریت حادثه ضروری میباشد. برای رفتار سنجی تغییر شکل پدیدهها نیازمند بررسی سری زمانی آنی پدیده در منطقه مورد مطالعه هستیم. امروزه، تکنیک تداخل سنجی راداری (InSAR) بهدلیل پیوستگی مکانی و زمانی یک تکنیک متداول برای اندازهگیری تغییر شکل پوسته زمین شده است.روشها: در این تحقیق، نرخ فرونشست زمین در طول خطوط ریلی در شاخههای خروجی خط آهن تهران با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-1 در بازه زمانی 2017-2020 مورد بررسی قرار گرفته است. میزان جابهجایی سطح زمین از طریق پردازش 46 تصویر و ایجاد 158 تداخل نگار به کمک آنالیز سری زمانی و با استفاده از روش خط مبنای کوتاه (SBAS) بهدست آمد. برای اعتبار سنجی و تفسیر نتایج پژوهش از دادههای شبکه ژئودینامیک کشور، شبکه شمیم سازمان ثبت اسناد و املاک، دادههای چاههای پیزومتری و همچنین مشخصات خاک گمانههای حفاری استفاده گردید.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل سری زمانی تداخل سنجی، نشان از وقوع فرونشست قابل ملاحظهای در مناطقی از محدوده مورد مطالعه دارد که بیشینه آن مربوط به مسیرهای کرج-کردان و ملکی-آپرین با نرخ جابهجایی 139 میلیمتر در سال در راستای خط دید ماهواره (LOS) میباشد. اعتبارسنجی نتایج بهدست آمده با در نظر گرفتن خطاهای مربوط به هرکدام از روشها نسبتاً خوب بود. همچنین ارتباط بین پدیده فرونشست و افت سطح آب زیرزمینی و نوع خاک منطقه به کمک دادههای 12 چاه پیزومتری دشتهای تهران و کرج و اطلاعات گمانههای حفاری تعدادی از چاههای پیزومتری منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج کلی نشان دهنده این بود که علت اصلی نشست در منطقه، افت سطح آبهای زیرزمینی میباشد.نتیجهگیری: بهطورکلی، با بررسی رابطه افت سالانه آب و فرونشست و همچنین نوع، جنس و ضخامت خاک منطقه، مشخص گردید که علت اصلی نشست در منطقه، افت سطح آبهای زیر زمینی در مناطق با ضخامت بالای رسوبات ریز دانه میباشد. رویکرد پیشنهادی در این تحقیق نشان داد که بهمنظور پایش فرونشست در امتداد تأسیسات خطی از قیبل خطوط راه آهن، بهکارگیری تکنیک InSAR میتواند در ارزیابی های اولیه و به دنبال آن، استفاده از روشهای دقیقتر در مناطق درگیر فرونشست، مؤثر واقع گردد. بهدلیل قدرت تفکیک نسبتاً پایین سنتینل-1، پیشنهاد میشود در کاربردهای مرتبط با ساختارهای خطی از قبیل جاده یا راه آهن از تصاویر با اندازه پیکسل کوچکتر استفاده گردد. علاوه بر این، برای ارزیابی و شناسایی دقیقتر مناطق تحت فرونشست می توان از ترازیابی دقیق نیز بهره برد.
فتوگرامتری
امیرمحمد معززی مهرطهران
چکیده
پیشینه و اهداف: در مستندنگاری میراث فرهنگی، نخستین گام، تهیه نقشه های دقیق از وضعیت فعلی آثار است. پیشرفت های گسترده در علوم مختلف، این امکان را برای حوزه حفاظت از میراث فرهنگی فراهم کردهاست تا با استفاده از ابزارها و روش های نوینِ سایر علوم مرتبط، روش های سنتی برداشت را کنار گذاشته و با بهره گیری از آنها علاوه بر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در مستندنگاری میراث فرهنگی، نخستین گام، تهیه نقشه های دقیق از وضعیت فعلی آثار است. پیشرفت های گسترده در علوم مختلف، این امکان را برای حوزه حفاظت از میراث فرهنگی فراهم کردهاست تا با استفاده از ابزارها و روش های نوینِ سایر علوم مرتبط، روش های سنتی برداشت را کنار گذاشته و با بهره گیری از آنها علاوه بر کاهش معنادار زمان مستندنگاری، دقت و کیفیت این فرایند را نیز افزایش دهد. از جمله این روش ها که طی سالهای اخیر در سطح جهانی توجه معناداری به آن شده، فتوگرامتری است. در ایران از چهاردهه پیش در مقالات انتشاریافته به روش فتوگرامتری در مستندنگاری میراث توجه شدهاست. اما روند توسعه و تعمیق در این موضوع در این بازه زمانی نامشخص است. بررسی اجمالی و اولیه صورت گرفته نیز توجه جدی و گسترده به این فناوری نوین در حوزه میراث و امر مستندنگاری را نشان نمیدهد. براین اساس مقاله حاضر در نتیجه مداقه بر پژوهش های انجامشده تاکنون، به دنبال ترسیم نیمرخی از وضعیت مقالات مرتبط است. دستیابی به این هدف، این امکان را فراهم میکند تا ضمن راستیآزماییِ فرضِ ناچیز بودن توجه پژوهشی به موضوع فتوگرامتری میراث، با صورتبندی منظمی از ویژگیهای ساختاری و محتوایی این مطالعات، خلاءهای پژوهشی در این حوزه شناسایی و هدایت مطالعات آتی ممکن شود.روشها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ثانویه بوده و پارادایم فلسفی حاکم بر آن تفسیری است. رویکرد پژوهش نیز کیفی و روش گردآوری داده ها در آن از نوع متنپایه است. بر همین اساس 56 مقاله، در بازه زمانی دهه 70 شمسی (که اولین مقاله مرتبط انتشار یافته است) تا نیمه دوم سال 1403 انتخاب شد و با اتکا به روش مرور نظاممند و فراتحلیل کیفی، این مقالات از دو منظر ویژگیهای ساختاری و محتواییشان، مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: بررسی صورتگرفته، از نظر محتوایی نشان میدهد، پژوهشها با گذر از تمرکز صرف بر معرفی روش و تبیین اهمیت مستندنگاری دیجیتال در سالهای نخست، امروزه توسعه فرایندیِ بهرهبرداری از روش فتوگرامتری در مستندنگاری میراث را بهمنظور بهبود دقت و صحت اطلاعات در دستور کار دارند. از سویی دیگر گرچه کماکان استفاده از این روش در مقیاس بناهای معماری و عناصر وابسته به آن سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد اما، توجه به مستندنگاری رقومی مجموعههای معماری، محوطههای باستانی و سکونتگاههای شهری و روستایی نیز رو به فزونی گذاشته است. از منظر ساختاری، افزایش معنادار تعداد مقالات به خصوص در یک دهه اخیر (84 درصد کل مقالات) قابل ملاحظه است. همچنانکه سهم اصلی در تولید این پژوهشها (بالغ بر 56 درصد مقالات) نیز با متخصصان عمران بوده است. البته که در سالهای اخیر مشارکت متخصصان مرمت، معماری و باستانشناسی در تولید این مقالات افزایش یافته است و از بروز تمایل و ضرورت توجه جدیتر به این مقوله در میان این گروه از متخصصان حکایت میکند.نتیجهگیری: با این وجود تولیدات علمی در ایران در موضوع مستندنگاری میراث با فناوری های نوینی همچون فتوگرامتری چه از نظر کمی و چه کیفی چشمگیر نیست. انتشار اکثریت این پژوهش ها در همایش ها و کنفرانس های داخلی (بالغ بر 68 درصد)، و سهم بسیار اندک متخصصان مرمت در پیشبرد این پژوهشها نیز بر در حال رشد بودن موضوع و عدم وجود استحکام علمی آن در عرصه میراث فرهنگی و امر حفاظت دلالت میکند. درحالیکه با توجه به فواید منحصربهفرد این روش از جمله عدم نیاز به تماس فیزیکی با ساختارهای تاریخی در فرایند برداشت، سرعت دادهکاوی و دسترسی به نتایج مورد انتظار مستندنگاری، که قابلیت بایگانی، بهروز رسانی و پردازشهای پسینی دارند؛ ضروری است تا گرایشات پژوهشی به موضوع با اهمیت و کمتر توجه شده مستندنگاری دیجیتالی میراث با کمک روشهایی چون فتوگرامتری، جهت دهی شوند تا امکان حفاظت بهینه و اصولی از میراث فرهنگی کشورمان و انتقال آن به نسل های آینده مهیا شود.
فتوگرامتری
مبینا احمدی آسور؛ علیرضا آفری؛ عبادت قنبری پر مهر
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از فتوگرامتری پهپاد در نقشهبرداری راهگذر از مناطقی که تفاوت زیاد بین بعد طولی و عرضی آن وجود دارد موجب پایین آمدن استحکام هندسی شبکه تصویربرداری و چالشهای متعددی میشود. بروز این چالشها در فتوگرامتری پهپاد، موجب افزایش زمان و هزینهی انجام پروژه و همچنین، افزایش خطا در محاسبات مثلثبندی خواهد شد. پارامترهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از فتوگرامتری پهپاد در نقشهبرداری راهگذر از مناطقی که تفاوت زیاد بین بعد طولی و عرضی آن وجود دارد موجب پایین آمدن استحکام هندسی شبکه تصویربرداری و چالشهای متعددی میشود. بروز این چالشها در فتوگرامتری پهپاد، موجب افزایش زمان و هزینهی انجام پروژه و همچنین، افزایش خطا در محاسبات مثلثبندی خواهد شد. پارامترهای متعددی مانند نحوه توزیع و تعداد نقاط کنترل زمینی، نحوهی کالیبراسیون دوربین، تعداد نوارهای پروازی و استفاده از موقعیتهای دقیق دوربین بدست آمده از سامانه تعیین موقعیت جهانی ماهوارهای (GNSS)، بر دقت مثلثبندی تأثیر گذارند. در این تحقیق، تأثیر این پارامترها بر دقت مثلثبندی در مناطق راهگذر مورد بررسی قرار گرفته است.روشها: ارزیابی پارامترهای موثر بر دقت مثلثبندی در این تحقیق بر روی دو محدودهی راهگذر با طولهای دو و نیم و پنج کیلومتر انجام شده است. در این تحقیق سه پارامتر توزیع و تعداد نقاط کنترل زمینی، نحوهی کالیبراسیون دوربین و نرمافزار فتوگرامتری بر روی یک نوار پروازی بررسی شده و تنها برای بررسی تاثیرگذاری تعداد نوار پروازی بر دقت مثلثبندی از چندین نوار پروازی استفاده شده است. ارزیابی نتایج به دست آمده بر اساس جذر میانگین مربعات خطاهای مسطحاتی و ارتفاعی در نقاط چک انجام گرفت. در این تحقیق، از نرمافزار فتوگرامتری Pix4D و Agisoft Metashape برای محاسبات مثلثبندی بهره گرفته شده است.یافتهها: نتایج ارزیابیها در بررسی تأثیرگذاری توزیع و تعداد نقاط کنترل نشان داد که در صورت استفاده از هشت نقطه کنترل با توزیع دو نقطه در ابتدا، دو نقطه در انتها، دو نقطه در میانه راهگذر و همگی به صورت روبروی هم در عرض راهگذر و نیز دو نقطه دیگر در بین آنها، میتواند دقت نتایج در محاسبات مثلثبندی نسبت به دیگر حالتها را بهبود دهد. همچنین، استفاده از روش سلف-کالیبراسیون دوربین در محاسبات مثلثبندی منجر به نتایج دقیقتری نسبت به حالت محاسبات مثلثبندی با استفاده دوربین از پیش کالیبره شده میگردد. علاوه بر این، استفاده از بیش از یک نوار پروازی نیز منجر به افزایش دقت در نتایج مثلثبندی خواهد شد.نتیجهگیری: با طراحی مناسب نقاط کنترل زمینی در کل منطقه راهگذر و با استفاده از روش سلف-کالیبراسیون دوربین در محاسبات مثلثبندی پروژههای فتوگرامتری پهپاد از مناطق راهگذر و بدون استفاده از مختصات دقیق مراکز تصویر، میتوان به دقت زیر نیم متر جهت تهیه نقشههای مهندسی 1:500، 1:1000 و 1:2000 به ترتیب با منحنی میزانهای نیم متری، یک متری و دو متری دست یافت.
سامانه اطلاعات مکانی
نیلوفر اخلاقی؛ اصغر میلان؛ علیرضا وفائینژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر، باتوجهبه توسعه شهرنشینی و ساخت آپارتمان و ساختمانهای پیچیده، اهمیت و ضرورت وجود دادههای سهبعدی بهخصوص در بخش اطلاعات املاک بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. مدل اطلاعات ساختمان (Building Information Modeling) فناوری جدیدی در صنعت ساختوساز است که برای ایجاد، مدیریت و بهاشتراکگذاری مدل رقومی ساختمان، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر، باتوجهبه توسعه شهرنشینی و ساخت آپارتمان و ساختمانهای پیچیده، اهمیت و ضرورت وجود دادههای سهبعدی بهخصوص در بخش اطلاعات املاک بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. مدل اطلاعات ساختمان (Building Information Modeling) فناوری جدیدی در صنعت ساختوساز است که برای ایجاد، مدیریت و بهاشتراکگذاری مدل رقومی ساختمان، اجزا و اطلاعات مربوط به آن استفاده میشود. میتوان با استفاده از مدل اطلاعات ساختمان، علاوهبر بالابردن قابلیت همکاری و جمعآوری تمام اطلاعات و اسناد ساختمان دریک مدل واحد و تطبیق مدل اطلاعات ساختمان و سازهای (که ساخت آن به اتمام رسیده است)، از آن بهمنظور اهداف حدنگاری جهت مشخص کردن قسمتهای مشاعی، مفروز و میزان مالکیت هر فرد از اجزای مختلف سازنده ساختمان و مستندسازی املاک، جهت قیمتگذاری دقیق ملک استفاده کرد.روشها: در این تحقیق ابتدا به شناسایی پارامترهای مؤثر بر ارزشگذاری ملک پرداخته و باتوجه به پارامترها، دادههای مورد نیاز جمعآوری خواهدشد. سپس با استفاده از نقشههای معماری و سازهای دوبعدی ترسیم شده در CAD (که از دفاتر فنی مهندسی یا نظاممهندسی میتوان تهیه کرد) به بازسازی مدل اطلاعات ساختمان پرداخته شدهاست. پساز آن برای هر کدام از اجزای ساختمانی، غنیسازی حقوقی (مشخصکردن مشاعات و مفروزات ساختمان) انجام و ارزش مصالح استفادهشده در ساختمان بر اساس فهرستبها برای اجزای ساختمانی تعریف شدهاست. فرایند پیشنهادی در این تحقیق در نرمافزار Revit به صورت سهبعدی مدلسازی شدهاست.یافتهها: مدل اطلاعات ساختمان در کل چرخه حیات ساختمان یعنی از مرحله طراحی تا ساخت و بهرهبرداری و حتی نگهداری استفاده میشود اما به طور بالفعل قابلیت مدلسازی روابط مالکیتی و اطلاعات حقوقی را دارا نمیباشد؛ اما با روش اجرا شده در این تحقیق به دلیل اهمیت روشنسازی روابط مالکیتی در زمین یا ساختمان بخصوص در دعاوی دادگاهی، میتوان روابط مالکیتی و حقوقی را تعریف کرد؛ علاوهبر تعریف روابط حقوقی، مدلسازی انجام شده برای یک نمونه ساختمان احداث شده جهت ارزشگذاری دقیق مطابق موقعیت و پارامترهای مؤثر انجام گرفته است.نتیجهگیری: در نهایت میزان سهم هر یک از مالکین از اجزای ساختمانی با تعریف روابط مفروز و مشاع تعیین میشود. از این روش علاوه بر ثبت دقیق و بدون ابهام میزان مالکیت افراد از ساختمان، میتوان جهت قیمتگذاری دقیق املاک باتوجهبه عوامل خارجی و داخلی مؤثر و کاهش دعاوی حقوقی نیز استفادهکرد. قیمت گذاری با استفاده از فهرست بها برای تمام اجزا و مصالح ساختمان صورت گرفته است که قیمت کل را میتوان به دستآورد.
سنجش از دور
سمیه بیات؛ فاطمه طبیب محمودی
چکیده
پیشینه و اهداف: همزمان با توسعهی شهرنشینی، افزایش جمعیت ساکن در شهرها و به تبع آن رشد و گسترش شهری، پوشش زیست محیطی و طبیعی نواحی پیرامون کلانشهرهایی نظیر تهران، دستخوش تغییراتی گردید تا به واسطهی آن برای سکونت سرریز جمعیت شهری، آماده گردد. اینگونه تغییرات در پوشش طبیعی اراضی، نه تنها تعادل گرمایی را بر هم میزند، بلکه تأثیرات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: همزمان با توسعهی شهرنشینی، افزایش جمعیت ساکن در شهرها و به تبع آن رشد و گسترش شهری، پوشش زیست محیطی و طبیعی نواحی پیرامون کلانشهرهایی نظیر تهران، دستخوش تغییراتی گردید تا به واسطهی آن برای سکونت سرریز جمعیت شهری، آماده گردد. اینگونه تغییرات در پوشش طبیعی اراضی، نه تنها تعادل گرمایی را بر هم میزند، بلکه تأثیرات منفی بر چشمانداز، بهره وری انرژی، سلامت و کیفیت زندگی انسان نیز دارد. بنابراین، آگاهی از روند تغییرات پوشش و کاربری اراضی خصوصاٌ در محدودهی کلانشهرها، طی دوره های زمانی بلندمدت برای برنامه ریزان و مدیران شهری، به منظور ارزیابی و پیشبینی مشکلات ناشی از این تغییرات، حائز اهمیت است. داده های سنجش از دور چندزمانه یکی از ابزارهای قدرتمند برای تشخیص تغییرات کاربری و پوشش زمین به دلیل رشد روزافزون شهری و به روزرسانی مدلهای سه بعدی شهر است.روشها: در این تحقیق، از تصاویر ماهواره ای لندست 7 و لندست 8 در دو بازهی زمانی با فاصله 17 سال، بین سالهای 1381 تا 1398 به منظور بررسی تغییرات پوشش و کاربری اراضی در منطقهی پردیس استفاده شده است. پس از اعمال پردازش های اولیه بر روی تصاویر و انجام قطعهبندی، سه کلاس عارضهی سازههای مسکونی، پوشش گیاهی و خاک به روش شیء مبنا، تشخیص داده شدند. سپس، تغییرات صورت گرفته در هر کلاس عارضه به روش پس طبقهبندی، تخمین زده شد. به منظور آشکارسازی تغییرات در این تحقیق، ضمن مقایسه و تفاضل کلاس های عارضه تشخیص داده شده در نقشه های طبقه بندی، نتایج آشکارسازی تغییرات محیط از جمله، تعیین میزان افزایش ساخت و سازها، تغییرات مساحت زمینهای خاکی و پوشش گیاهی بهدست میآید.یافتهها: نقشهی تغییرات کاربری/ پوشش اراضی تولید شده بین سالهای 1381 تا 1398 نشان داد که ساخت و سازها در منطقهی پردیس، به سرعت در حال افزایش است و این امر، اثرات جدی بر محیط زیست دارد. با توجه به نتایج تشخیص تغییر پس طبقهبندی بهدست آمده، کلاس عارضهی خاک حدود 17% کاهش و کلاس عارضهی سازهها حدود 184% افزایش یافته است. در منطقهی مورد مطالعه در این تحقیق، زمینهای کشاورزی نیز عمدتاً نابود و به جای آنها سازهها و ساختمانها، بنا شدهاند. افزایش تقریبی 104درصدی پوشش گیاهی این منطقه، به دلیل کاشت درختان و ایجاد فضای سبز در اطراف نواحی مسکونی میباشد. برای ارزیابی نتایج آشکارسازی تغییرات در این تحقیق، از ارزیابی نقشه های طبقه بندی استفاده شد. در این راستا، مقادیر صحت کلی و ضریب کاپای نقشهی طبقهبندی پوشش/ کاربری اراضی سال 1381 به ترتیب 41/98% و 86/0 و برای سال 1398 به ترتیب 01/97% و 87/0 بهدست آمده است. استفاده از قابلیتهای روش آنالیز شئ مبنا در این تحقیق، در کنار دقت مکانی 15 متری تصاویر لندست، موجب شد که نقشههای طبقهبندی دقت قابل قبولی داشته باشند.نتیجهگیری: با توجه به اینکه ساخت و ساز با تغییر اکوسیستم همراه است، ساخت واحدهای مسکن مهر پردیس نیز در مناطقی منجر به تخریب محیط زیست کوهستانی و در مناطقی نیز منجر به از دست رفتن پوشش گیاهی شده است. بر این اساس، رشد 184 درصدی ساخت و سازها بدون در نظر گرفتن زیرساختهای مناسب و رعایت نکردن استانداردهای زیست محیطی، مشکلات فراوانی را برای منطقهی پردیس ایجاد کرده است. استفاده از پیشرفتهای مطرح در فناوریهای برداشت دادههای سنجش از دور در قالب ادغام دادهها و همچنین، استفاده از روشهای نوین پردازش تصاویر و تشخیص الگو نظیر یادگیری عمیق، میتواند به عنوان راه حل مناسبی برای کنترل نرخ ساخت و ساز و تغییرات محیطی در نظر گرفته شود.
سامانه اطلاعات مکانی
سعید بهزادی؛ مصطفی آدرسی؛ مسعود شیرازیان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، مدیریت شهری به عنوان یکی از مهمترین مسائل تصمیمگیران و مدیران در حوزههای شهری است. مسئلهی یافتن کوتاهترین مسیر، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزهی مدیریت شهری به منظور کاهش زمان سفر بین دو نقطهی حیاتی، همواره مورد توجه بسیاری از حوزههای تحقیقاتی از قبیل مدیریت شهری، حمل و نقل، ارتباطات و غیره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، مدیریت شهری به عنوان یکی از مهمترین مسائل تصمیمگیران و مدیران در حوزههای شهری است. مسئلهی یافتن کوتاهترین مسیر، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزهی مدیریت شهری به منظور کاهش زمان سفر بین دو نقطهی حیاتی، همواره مورد توجه بسیاری از حوزههای تحقیقاتی از قبیل مدیریت شهری، حمل و نقل، ارتباطات و غیره بوده است. در طول دهههای گذشته، الگوریتم ژنتیک در حل مسائل پیچیدهی بهینهسازی چند هدفه، به خوبی عمل کرده است، اما بسیاری از الگوریتمهای ژنتیک، تنها برای یافتن مسیر بهینه در شبکههای محلی، مناسب هستند. در این شبکهها، در صورتی که تعداد نقاط افزایش یابد، الگوریتمهای ارائه شده کارآیی خود را نخواهند داشت. هدف از این تحقیق، یافتن مسیری در شبکهی خیابانهای شهر تهران میباشد که کمترین زمان، مسافت و هزینه را داشته باشد. بنابراین، یک روش جدید برای حل مسئلهی مسیریابی بر مبنای الگوریتم ژنتیک، با این فرض که تمام خطوط موجود در شبکه دارای وزنهای مثبت میباشند، پیشنهاد میگردد.روشها: ویژگی الگوریتم پیشنهادی، متغیر بودن عملگرهای الگوریتم ژنتیک میباشد که متناسب با ساختار شبکه، تعریف میگردد. بر همین اساس، عملگر جهش در الگوریتم ژنتیک بر اساس فضای مورد مطالعه و فاصلهی بین نقاط شروع و پایان، تعریف میگردد. برای حل مسئله، از کدگذاری اعداد صحیح استفاده میشود و لذا، نقاط موجود در این گراف با استفاده از اعداد صحیح، نامگذاری شده و هر فرد در جمعیت به عنوان یک جواب برای حل مسئله، در نظر گرفته میشود. اندازهی جمعیت، بسته به تعداد گرههای موجود در گراف و طول هرکروموزوم دارد. طول رشتههای انتخاب شده، حداکثر برابر با تعداد گرههای موجود در شبکه، در نظر گرفته میشود، زیرا این احتمال وجود دارد که بهترین مسیر، مسیری باشد که از تمام گرهها عبور میکند. در پایان، این الگوریتم بر روی شبکهی مورد مطالعه که یک گراف مسطح میباشد، پیادهسازی میشود. دقت روش پیشنهادی نسبت به روش متداول، در سه جفت نقطه، مورد ارزیابی قرار گرفته است.یافتهها: با توجه به اینکه هدف از حل مسئله، یافتن مسیری بود که کمترین وزن را داشته باشد، در الگوریتم پیشنهادی یک عملگر ترکیب و سه عملگر جهش، ارائه گردید. این، در حالی است که در الگوریتمهای ژنتیک رایج، تنها از یک عملگر جهش و ترکیب، استفاده شده است. در این الگوریتم، نحوهی استفاده از عملگرهای جهش، به ساختار شبکه و فاصلهی بین نقطهی شروع و پایان، بستگی دارد. استفاده از الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، نسبت به الگوریتم ژنتیک رایج، با 16% بهبود عملکرد همراه بوده است که نشان میدهد الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، سریعتر به جواب مسئله میرسد. همانطور که در شکل 4 نشان داده شده است بهترین مسیر، مسیری است که مقدار تابع برازندگی آن به یک، نزدیکتر باشد. نتایج حاصل از مقایسهی روش پیشنهادی با روشهای متداول، 16 درصد سرعت بالاتر را نشان میدهد.نتیجهگیری: با توجه به اینکه فرض اولیهی این تحقیق، مثبت بودن وزن تمام خطوط موجود در شبکه بوده است، عملگر جهش در الگوریتم ژنتیک، بر اساس فضای مورد مطالعه و فاصلهی بین نقاط شروع و پایان، تعریف شد. نتایج نشان داد که در صورت وجود فضای جستجوی کوچک، نقاط کمتری مورد نیاز است و به منظور تولید جمعیت اولیه، گرههایی که در کنار هم قرار دارند و به هم نزدیکتر هستند، باید انتخاب شوند. بدین ترتیب، مقدار تابع برازندگی افراد موجود در جمعیت اولیه، افزایش یافته و جوابها به واقعیت، نزدیکتر میشود. برای تحقیقات آتی، پیشنهاد میگردد که به منظور تولید جمعیت اولیه، نقاط بین نقطهی شروع و پایان انتخاب گردد و همچنین، نقاط انتخاب شده در نزدیکی خط واصل بین نقطهی شروع و پایان باشد، زیرا هنگامی که وزن یالهای شبکه، فاصلهی بین نقاط باشد، بهترین مسیر در فضای بین نقطهی شروع و پایان قرار دارد. همچنین، پیشنهاد میشود که عملکرد شبکه با چندین عملگر ترکیب نیز، مورد ارزیابی قرار گیرد.
سامانه اطلاعات مکانی
محبوبه ابراهیمی؛ علیرضا وفایی نژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: بافت فرسوده، بدون شک یکی از مهمترین چالشهای فراروی غالب شهرها و به طور خاص کلانشهرها طی دهههای اخیر است و از دغدغههای اصلی مدیریت شهری، محسوب میشود. با شناسایی محدودههای نیازمند احیا، بازسازی و بهسازی میتوان با برنامهریزی مناسب، اقدام به بهینهسازی کاربری اراضی در جهت بالابردن کیفیت محله و ایجاد عدالت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بافت فرسوده، بدون شک یکی از مهمترین چالشهای فراروی غالب شهرها و به طور خاص کلانشهرها طی دهههای اخیر است و از دغدغههای اصلی مدیریت شهری، محسوب میشود. با شناسایی محدودههای نیازمند احیا، بازسازی و بهسازی میتوان با برنامهریزی مناسب، اقدام به بهینهسازی کاربری اراضی در جهت بالابردن کیفیت محله و ایجاد عدالت فضایی و همچنین، جلوگیری از رشد خطی شهرها اقدام نمود. بافتهای قدیمی مناطق شهری، میتوانند بر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی تأثیر بگذارند. از این رو، مناطق فرسوده شهری به عنوان یکی از چالشهای شهرها میتوانند شهروندان را تحت تأثیر قرار دهند. پدیده فرسودگی شهری در شهرنشینی، به عنوان یکی از چالشهای پیشروی توسعه پایدار شهری، محسوب میشود. این امر، به دلایل متعددی رخ میدهد که مهمترین آنها، اتکا به ابزارهای سنتی و ناکافی نظارت و طبقه بندی است. علیرغم افزایش روزافزون این مناطق، تلاشهای کافی برای پایش مکانی و طبقهبندی میزان فرسودگی این مناطق، صورت نمیگیرد. فرآیند پایش و طبقهبندی این مناطق، به عنوان اولین گام در نظر گرفته می شود. تحقیق حاضر، با هدف تعیین بهینه کاربری اراضی بافت فرسوده شهری در جهت بهبود سیمای کالبدی شهر، کاهش ترافیک، بهبود شرایط زیستمحیطی، افزایش سطح زندگی مردم، بهرهمندشدن تمامی شهروندان از خدمات رفاهی، آموزشی، درمانی و همچنین، امنیت کافی ارائه شده است.روشها: در این مقاله، با استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی cost و مدل تصمیمگیری چند معیاره AHP و تلفیق آن در سامانه GIS برای شناسایی و اولویتبندی مداخله در بلوکها و محله فرسوده شهری ایران گاز در شهر قزوین، بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده، بهره گرفته شده است. در ابتدا، درک کاملی از ویژگیهای این بخش، برای مقایسه آن با کل شهر، پیدا کردیم. برای شناسایی معیارهای مورد استفاده در این تحقیق، عوامل اصلی مکانی را برای محله ایران گاز شهر قزوین، بررسی کردیم. سپس، میزان فرسودگی در محله ایران گاز در دو بعد مختلف فرسودگی کالبدی و فرسودگی عملکردی محاسبه شد و کاربری اراضی موجود، مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، با شناسایی بلوکهای ناسازگار و بلوکهای بهینه، نقشههای مورد نیاز جهت مدیریت بافت فرسوده، تولید گردید.یافتهها: در منطقه مورد مطالعه، مناطق فرسوده پایش و به 4 کلاس فاقد فرسودگی (صفر تا 50 درصد فرسوده)، فرسودگی کم (50 تا 65 درصد فرسوده)، فرسودگی متوسط (65 تا 80 درصد فرسوده) و فرسودگی زیاد (بالای 85 درصد فرسوده)، طبقهبندی شده است. نتایج، نشان داد که بلوکهای فاقد فرسودگی در این منطقه، بهندرت وجود دارد و با بررسی علل فرسودگی که عمدتا ناسازگاری کاربریها بوده است، وضع موجود باید، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.نتیجهگیری: بهطور کلی، اغلب بافت منطقه مورد مطالعه در طول سالیان اخیر بهدلیل عدم برنامهریزی و مدیریت، دچار فرسودگی شدهاند که جلوگیری از تشدید این مسئله و تاثیر آن، بر روی بافتهای همجوار، بسیار حائز اهمیت میباشد. از این رو، جهت دستیابی به این مهم، برداشت اطلاعات مناطقی که مستعد فرسودگی بوده و یا اینکه دچار فرسودگی شدهاند و نیز، پایش مناطقی که در معرض فرسودگی قرار دارند، بسیار حائز اهمیت است.
فناوری ماهواره
مهدی نصیری سروی؛ هادی مهدی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: سنجش از دور شامل جمعآوری اطلاعات در مورد ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی اهداف روی سطح زمین است. در دههی اخیر، تاسوارهها (CubeSats) از ابزارهای آموزشی محض به سکوهای استاندارد و ارزانقیمت برای نمایش فناوری و قرارگیری محمولههای علمی- تحقیقاتی در مدار زمین تبدیل شدهاند. تاسواره، به نوعی از ماهوارههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سنجش از دور شامل جمعآوری اطلاعات در مورد ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی اهداف روی سطح زمین است. در دههی اخیر، تاسوارهها (CubeSats) از ابزارهای آموزشی محض به سکوهای استاندارد و ارزانقیمت برای نمایش فناوری و قرارگیری محمولههای علمی- تحقیقاتی در مدار زمین تبدیل شدهاند. تاسواره، به نوعی از ماهوارههای کوچک متشکل از واحدهای مکعب شکل در ابعاد ۱۰×۱۰×۱۰ سانتیمتر مکعب و وزنی در حدود 3/1 کیلوگرم گفته میشود. استفاده از فناوری نانو برای کوچکسازی قطعات الکترونیکی با کیفیت فضایی، کاهش هزینه و زمان برای توسعهی فناوریهای مرتبط با ساخت محموله و باس ماهواره و امکان قرارگیری منظومهای از ماهوارههای تاسواره در مدار تنها با یک پرتاب، ازجمله مزایایی است که شرکتها و سازمآنهای فضایی را نسبت به طراحی و ساخت اینگونه ماهواره ترغیب نموده است.روشها: در این مطالعه، به مرور مشخصات فنی، تواناییها، کاربردها و محدودیتهای تاسواره برای مأموریتهای مشاهدات زمین پرداخته میشود تا با ارزیابی این مأموریتها بتوان چشمانداز روشنی برای آیندهی کاربریهای سنجش از دوردر کشور، متصور شد. در ابتدا، گزارشی از توسعه و مأموریتهای جدید تاسوارههای سازمآنهای فضایی، دانشگاهها و شرکتهای خصوصی ارائه میگردد. پس از مروری جامع با دید سامانه بر توانمندی باس تاسواره و محدودیتهای بالقوه و اثرات آن بر روی مأموریتهای مشاهدات زمین، به کاربردهای تاسواره پرداخته میشود. درنهایت، این نتایج با الزامات فنی مأموریتهای مشاهدات زمین مقایسه شده و توانمندی ماهوارههای تاسواره برای انجام این مأموریتها ارزیابی میشود. بر این اساس، امکان انجام چندین مأموریت مشاهدات زمین توسط ماهوارههای تاسواره شناسایی شده که بهصورت بالقوه با توانمندیهای این نوع ماهواره سازگار میباشند.یافتهها: منظومههای تاسواره، حجم زیادی از تصاویر ماهوارهای را به زمین ارسال میکنند که خود موجب شکلگیری کلان دادهی سنجش از دوری شده و بنابراین نیازمند بهکارگیری هوش مصنوعی برای محاسبه، پردازش و ذخیرهی کلان دادهها است. قیمت پایین، ابعاد کوچک، چرخهی تولید و توسعه در زمان کوتاه و کاهش زمان دید مجدد، یکی از مهمترین مزایای تاسوارهها است که پایش مخاطرات طبیعی و نظارت مستمر بر محیط زیست را میسر کرده است. علاوه بر معماری ساده و کاهش هزینههای توسعه و پرتاب تاسوارهها، نیاز به سرمایهگذاری کمتر نیز، امکان مشارکت شرکتهای خصوصی و دانشگاهها در مأموریتهای فضایی را فراهم نموده است. در کنار نقاط قوت منظومهی تاسوارههای مشاهدات زمین، میتوان به توان تفکیک رادیومتریک پایین، کاهش نسبت سیگنال به نویز و درنتیجه کاهش کیفیت تصویر در مدارات غیرخورشید آهنگ، تفکیکپذیری طیفی پایین و وابستگی به تصاویر ماهوارههای بزرگ و تصاویر پهپادی، به عنوان نقاط ضعف کنونی آنها اشاره کرد.نتیجهگیری: پایش بههنگام سوانح طبیعی، آتشسوزی جنگلها و طغیان رودخانهها از جمله کاربردهای اصلی تاسوارهها میباشد که به دلیل توان تفکیک زمانی بالای منظومههای تاسواره، این امکان فراهم شده است. همچنین، پایش بیابانزایی، پایش خشکسالی، پایش تغییرات اقلیمی و بررسی اثرات آن بر کاهش یخچالهای طبیعی، ردیابی فعالیتهای بشر و تأثیرات زیستمحیطی و اقتصادی آن، بررسی آلودگی نوری شهرها، گسترش شهرها، تخمین قیمت مسکن و پایش حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ، از دیگر کاربردهای منظومههای تاسواره میباشد. در حال حاضر، از تصاویر این منظومهها بهعنوان مکمل تصاویر ماهوارههای بزرگ برای بهبود توان تفکیک زمانی و رؤیت مناطق خاص در یک محدودهی زمانی خاص از شبانهروز استفاده میشود.
سنجش از دور
مینا محمدی؛ مهدی آخوندزاده هنزائی
چکیده
پیشینه و اهداف: مطالعه انتشار گاز متان، بهعنوان دومین گاز گلخانهای مهم، به دلیل ایجاد تغییرات آب و هوایی، حائز اهمیت است. این مطالعه، با هدف بررسی درستی خبر منتشرشده توسط ناسا، در خصوص وجود یک ابر متان در جنوب تهران، انجام شده است. با توجه به اهمیت موضوع، تاکنون ماهوارههای سنجش از دور زیادی نظیر sentinel-5، MethanSAT، SCIAMACHY و GOSAT برای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مطالعه انتشار گاز متان، بهعنوان دومین گاز گلخانهای مهم، به دلیل ایجاد تغییرات آب و هوایی، حائز اهمیت است. این مطالعه، با هدف بررسی درستی خبر منتشرشده توسط ناسا، در خصوص وجود یک ابر متان در جنوب تهران، انجام شده است. با توجه به اهمیت موضوع، تاکنون ماهوارههای سنجش از دور زیادی نظیر sentinel-5، MethanSAT، SCIAMACHY و GOSAT برای پایش آلایندهها بهخصوص گاز متان، ارائه شده است. همچنین، تحقیقات بسیاری در زمینه ارزیابی این سنجنده و پایش مناطق آلوده، صورت گرفته است. بهعنوان نمونه، چرپانوا و همکاران به تجزیه و تحلیل مکانی- زمانی غلظت متان و ارتباط آن با مناطق سوخته، پرداختند. آنها، با استفاده از دادههای روزانه سنجنده TROPOMI به این نتیجه رسیدند که غلظت متان در مناطق تازه سوخته شده نسبت به سوختگیهای سال گذشته، بیشتر است. نیراج مایریا و همکاران، به بررسی غلظت آلایندههای SO2، CO، SOX و CH4 با استفاده از دادههای Sentinel-5P TROPOMI در دورههای پس از برداشت گندم و برنج و سوزاندن زمینها پرداختند. نتایج، نشان داد که غلظت CH4، SO2، SOX، CO و آئروسل، در طی دوره سوزاندن زمینهای کشاورزی پس از برداشت برنج و گندم، هرسال افزایش معنیداری داشت.روشها: در این تحقیق، سریهای زمانی دادههای روزانه سنجنده TROPOMI در ماهواره سنتینل-۵ در پلتفرم گوگل ارث انجین، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا، به تجزیه و تحلیل مکانی-زمانی دینامیک غلظت متان در تهران پرداخته شده است. بدین منظور، نمودارهای تغییرات زمانی از مرداد تا آبان ۱۴۰۱ و همچنین، به جهت تحلیل مکانی غلظت آلایندهها، نقشه میانگین ماهیانه، تولید شده است. سپس، با توجه به تاریخ بهدست آمده به بررسی درستی یا نادرستی نقشه ارائه شده، پرداخته شده است. در نهایت، بهمنظور ارزیابی نتایج طول ابر متان مشاهده شده توسط ناسا با ابر متان استخراج شده توسط سنجنده TROPOMI مقایسه شد.یافتهها: نتایج بهدست آمده، نشان داد که در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ غلظت متان بالا و در حدود ۱۹۷۰ ppm بوده است و گازهای دیگر در این تاریخ، مقدار بالایی نداشتهاند که این، نشاندهنده عدم تأثیر دیگر گازها، بر افزایش غلظت متان و عدم تشخیص نادرست میباشد و طبق نقشه، میانگین در جنوب تهران این گاز بیشتر بوده است.همچنین، ابر متان مشاهده شده توسط ناسا در جاده قدیم تهران – قم، در نزدیکی محله قاسمآباد – شورآباد با استفاده از دادههای ماهواره سنتینل-۵ در پلت فرم گوگل ارث انجین، به رنگ قرمز به معنای غلظت بالا تأیید شد که باعث انتشار و میزان غلظت گاز متان بیشتر، در جنوب تهران شده و منشأ اصلی آن، دفن زباله در این منطقه بوده است. علاوه بر این، طول گزارش شده توسط ناسا با طول ابر متان استخراجشده از سنجنده TROPOMI با یکدیگر مقایسه شد که به ترتیب، برابر با ۴.۸ کیلومتر و ۴.۴۱ کیلومتر بودهاند.نتیجهگیری: امروزه، آلودگی هوا به علت مشکلات زیستمحیطی و اثرات نامطلوب بر سلامت انسانها، بهخصوص در شهرهای پرجمعیت، به یک مشکل اساسی تبدیل شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده و تصویر گاز متان در تاریخ ۱۰ شهریور در جنوب تهران، مشخص شد خبر منتشرشده توسط ناسا، صحت داشته و عامل اصلی آن، این بوده است که این منطقه، محل دفن زباله میباشد. بدین ترتیب، پلت فرم گوگل ارث انجین میتواند بهعنوان یک ابزار مناسب برای پایش روزانه، ماهانه و تغییرات سالانه، مورداستفاده قرار بگیرد.
سامانه اطلاعات مکانی
مبشر کاظمی؛ فرهاد حسینعلی
چکیده
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، کاربردهای خود را در شاخه های مختلف علمی و اجرایی گسترش داده اند. دلیل مبرهن این گسترش، استوار بودن این سامانه ها بر اطلاعات مکانی است، چراکه این اطلاعات بخش گستردهای از اطلاعات تولید شده و مبادله شده در دنیای امروز را به خود اختصاص می دهد. یکی از حوزه هایی که سامانه های ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سامانه های اطلاعات مکانی، کاربردهای خود را در شاخه های مختلف علمی و اجرایی گسترش داده اند. دلیل مبرهن این گسترش، استوار بودن این سامانه ها بر اطلاعات مکانی است، چراکه این اطلاعات بخش گستردهای از اطلاعات تولید شده و مبادله شده در دنیای امروز را به خود اختصاص می دهد. یکی از حوزه هایی که سامانه های اطلاعات مکانی کاربرد وسیعی در آن یافته است، حوزهی حمل و نقل و ترافیک میباشد و پر واضح است که این حوزه، وابسته به اطلاعات مکانی است. در این تحقیق، حمل و نقل چند منظورهی شهری با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، مد نظر می باشد. مسافرت درون شهری، می تواند با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، نظیر اتوبوس، مترو، تاکسی و نظایر آن، یا با استفاده از وسایل شخصی مانند اتومبیل و موتور سیکلت، انجام گردید. مدیران شهری، همواره می کوشند که مردم را به استفاده از حملو نقل عمومی ترغیب و تشویق نمایند، چون استفاده از وسایل شخصی پیامدهای ناخوشایند زیادی نظیر افزایش مصرف سوخت، سنگینی ترافیک و به تبع آن آلودگی هوا، آلودگی صوتی، اتلاف وقت و غیره را، به همراه دارد. وسایل حمل و نقل عمومی در خطوط مشخصی حرکت میکنند و به همین دلیل بسیاری از سفرهای شهری با استفاده از تنها یک وسیلهی حمل و نقل عمومی، به سرانجام نم یرسد. از این رو، مسافر برای طی طریق از مبدأ به مقصد، مجبور می شود که از چند خط حمل و نقل عمومی که ممکن است شامل وسایل غیر یکسانی باشند، استفاده نماید و حتی مسیری را نیز، به صورت پیاده بپیماید. در اینجا، با یک مسألهی حملو نقل چند حالته روبرو هستیم که در یک بستر مکانی با استفاده از ابزارهای مختلف و با در نظر گرفتن معیارهای مختلف، قابل بررسی است. این مسأله، سابقهی پژوهش های زیادی در دنیا دارد ولی در ایران و مشخصاً در شهر قزوین که مورد مطالعهی این پژوهش است، چنین سیستمی تاکنون به ثمر ننشسته است.روشها: در این پژوهش، از مدل عامل- مبنا برای شبیهسازی استفادهی مسافران از وسایل حمل و نقل عمومی در داخل شهر، استفاده میشود. محیط کار، نقشهی شبکهی خیابان های شهر قزوین است که مسیرهای حملو نقل عمومی روی آن، پیاده شده است. وسایل حمل و نقل عمومی در شهر قزوین، اتوبوس و تاکسی است که استفاده از آژانس نیز به آن، افزوده شده است. در این مدل، عامل ها در نقش مسافرانی هستند که از یک مبدأ مشخص، قصد عزیمت به مقصدی مشخص را دارند و با گزینه های مختلفی برای سفر خود، مواجه می باشند. عامل، می تواند همهی این گزینه ها را در محیط نقشه، تجربه نماید و زمان و هزینهی استفاده از هر یک از آنها را به دست آورد تا در نهایت، مشخص شود که کدام گزینه میتواند برای مسافر، مطلوبتر باشد.یافتهها: نتایج، نشان داد که وسایل حملو نقل عمومی شهر قزوین در مسیرهای مختلف میتوانند مطلوبیت های متفاوتی داشته باشند و بهتر است هر مسیر، به صورت جداگانه سنجیده شود. با این حال، به صورت کلی میتوان گفت در مسیرهای کوتاه، تاکسی گزینهی مطلوبی است، در مسیرهای متوسط، اتوبوس میتواند از نظر هزینه، مقرون به صرفه باشد و در مسیرهای طولانی، استفاده از آژانس، توجیه پذیر خواهد بود. امروزه، استفاده از تاکسی های اینترنتی، گسترش بسیاری یافته است. این تاکسی ها را نیز، می توان به صورت آژانس در نظر گرفت. تنها تفاوت آنها در این است که معمولاً هزینه کمتری نسبت به آژانس های تلفنی دارند و از فراوانی بسیار بیشتری نیز، برخوردار هستند.نتیجهگیری: به کارگیری مدل عامل مبنا به عنوان یک مدل شبیه ساز، قدرت زیادی در تحلیل مسائل حمل و نقل و ترافیک ایجاد می کند و این تحقیق، گواه این امر است. نتایج این تحقیق، یک دید کلی از میزان مطلوبیت گزینه های مختلف حمل و نقل عمومی در شهر قزوین ایجاد میکند، حال آنکه هر مسافری، ممکن است دیدگاه اختصاصی خود را داشته باشد. برای مثال، ممکن است افرادی به دلیل اقتصادی یا امنیت، تنها از اتوبوس برای سفر درون شهری، استفاده نمایند. در هر صورت، مدل توسعه داده شده در این پژوهش، می تواند مطلوبیت هر سفر را از جنبه های مختلف حتی فراتر از زمان و هزینه، به شرط فراهم بودن اطلاعات آن، ارزیابی و در اختیار مسافر قرار دهد. از این رو، قدرت و قابلیت واقعی این مدل، زمانی به منصهی ظهور خواهد رسید که در یک سامانهی برخط با قابلیت استفاده در تلفن های همراه، در اختیار عموم قرار گیرد.
سنجش از دور
داریوش عباسی مقدم؛ علی محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: همزمان با توسعه شهرنشینی، افزایش جمعیت ساکن در شهرها و به تبع آن رشد و گسترش شهری، پوشش زیست محیطی و طبیعی نواحی پیرامون کلانشهرهایی نظیر تهران، دستخوش تغییراتی گردید تا به واسطه آن برای سکونت سرریز جمعیت شهری، آماده گردد. اینگونه تغییرات در پوشش طبیعی اراضی، نه تنها تعادل گرمایی را بر هم میزند، بلکه تأثیرات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: همزمان با توسعه شهرنشینی، افزایش جمعیت ساکن در شهرها و به تبع آن رشد و گسترش شهری، پوشش زیست محیطی و طبیعی نواحی پیرامون کلانشهرهایی نظیر تهران، دستخوش تغییراتی گردید تا به واسطه آن برای سکونت سرریز جمعیت شهری، آماده گردد. اینگونه تغییرات در پوشش طبیعی اراضی، نه تنها تعادل گرمایی را بر هم میزند، بلکه تأثیرات منفی بر چشمانداز، بهره وری انرژی، سلامت و کیفیت زندگی انسان نیز دارد. بنابراین، آگاهی از روند تغییرات پوشش و کاربری اراضی، خصوصاٌ در محدوده کلانشهرها، طی دورههای زمانی بلندمدت برای برنامهریزان و مدیران شهری، به منظور ارزیابی و پیشبینی مشکلات ناشی از این تغییرات، حائز اهمیت است. دادههای سنجش از دور چندزمانه، یکی از ابزارهای قدرتمند برای تشخیص تغییرات کاربری و پوشش زمین به دلیل رشد روزافزون شهری و به روزرسانی مدلهای سهبعدی شهر است.روشها: در این تحقیق، از تصاویر ماهوارهای لندست 7 و لندست 8 در دو بازه زمانی با فاصله 17 سال، بین سالهای 1381 تا 1398 به منظور بررسی تغییرات پوشش و کاربری اراضی در منطقه پردیس استفاده شده است. پس از اعمال پردازشهای اولیه بر روی تصاویر و انجام قطعهبندی، سه کلاس عارضه سازههای مسکونی، پوشش گیاهی و خاک به روش شیء مبنا، تشخیص داده شدند. سپس، تغییرات صورت گرفته در هر کلاس عارضه به روش پس طبقهبندی، تخمین زده شد. به منظور آشکارسازی تغییرات در این تحقیق، ضمن مقایسه و تفاضل کلاسهای عارضه تشخیص داده شده در نقشههای طبقهبندی، نتایج آشکارسازی تغییرات محیط از جمله، تعیین میزان افزایش ساخت و سازها، تغییرات مساحت زمینهای خاکی و پوشش گیاهی بهدست میآید.یافتهها: نقشه تغییرات کاربری/ پوشش اراضی تولید شده بین سالهای 1381 تا 1398 نشان داد که ساخت و سازها در منطقه پردیس، به سرعت در حال افزایش است و این امر، اثرات جدی بر محیط زیست دارد. با توجه به نتایج تشخیص تغییر پس طبقهبندی بهدست آمده، کلاس عارضه خاک حدود 17% کاهش و کلاس عارضه سازهها حدود 184% افزایش یافته است. در منطقه مورد مطالعه در این تحقیق، زمینهای کشاورزی نیز عمدتاً نابود و به جای آنها، سازهها و ساختمانها، بنا شدهاند. افزایش تقریبی 104درصدی پوشش گیاهی این منطقه، به دلیل کاشت درختان و ایجاد فضای سبز در اطراف نواحی مسکونی میباشد. برای ارزیابی نتایج آشکارسازی تغییرات در این تحقیق، از ارزیابی نقشههای طبقهبندی استفاده شد. در این راستا، مقادیر صحت کلی و ضریب کاپای نقشه طبقهبندی پوشش/ کاربری اراضی سال 1381 به ترتیب 41/98% و 86/0 و برای سال 1398 به ترتیب 01/97% و 87/0 بهدست آمده است. استفاده از قابلیتهای روش آنالیز شئ مبنا در این تحقیق، در کنار دقت مکانی 15 متری تصاویر لندست، موجب شد که نقشههای طبقهبندی، دقت قابل قبولی داشته باشند.نتیجهگیری: با توجه به اینکه ساخت و ساز با تغییر اکوسیستم همراه است، ساخت واحدهای مسکن مهر پردیس نیز در مناطقی منجر به تخریب محیط زیست کوهستانی و در مناطقی نیز، منجر به از دست رفتن پوشش گیاهی شده است. بر این اساس، رشد 184 درصدی ساخت و سازها بدون در نظر گرفتن زیرساختهای مناسب و رعایت نکردن استانداردهای زیست محیطی، مشکلات فراوانی را برای منطقه پردیس ایجاد کرده است. استفاده از پیشرفتهای مطرح در فناوریهای برداشت دادههای سنجش از دور در قالب ادغام دادهها و همچنین، استفاده از روشهای نوین پردازش تصاویر و تشخیص الگو نظیر یادگیری عمیق، میتواند به عنوان راه حل مناسبی برای کنترل نرخ ساخت و ساز و تغییرات محیطی در نظر گرفته شود.
سامانه اطلاعات مکانی
زهره علیجانی؛ حامد عاشوری
چکیده
پیشینه و اهداف: تغییر در الگوی لندفرم سبب ایجاد تغییر در سایر پارامترهای زمیننما از جمله خاک، زمینشناسی و پوشش گیاهی میشود. بنابراین، مطالعه لندفرم و بررسی عوامل مؤثر در تشکیل و تکامل آن، از علوم بسیار مهم در ژئومرفولوژی و پدولوژی میباشد. شرایط اقلیمی با تأثیر بر فرایندهای زمینشناسی و همراه با عوامل توپوگرافی و خصوصیات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تغییر در الگوی لندفرم سبب ایجاد تغییر در سایر پارامترهای زمیننما از جمله خاک، زمینشناسی و پوشش گیاهی میشود. بنابراین، مطالعه لندفرم و بررسی عوامل مؤثر در تشکیل و تکامل آن، از علوم بسیار مهم در ژئومرفولوژی و پدولوژی میباشد. شرایط اقلیمی با تأثیر بر فرایندهای زمینشناسی و همراه با عوامل توپوگرافی و خصوصیات مواد مادری، نقش مؤثری در تشکیل و تکامل لندفرمها دارند.روشها: در مطالعه حاضر، لندفرمهای منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 10 متر و نرمافزار SAGA بر اساس شاخص موقعیت توپوگرافی، جدا شدند. سپس، در دو لندفرم دشت و شیب باز که دارای بیشترین تکرارپذیری در منطقه مورد مطالعه بودند، اقدام به حفر نیمرخ و نمونهبرداری گردید و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و پارامترهایی چون مواد مادری، ارتفاع و درصد شیب در هر نیمرخ، مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: بررسیها، نشان داد که در لندفرم دشت، تغییرات شیب کم و حداکثر آن سه درصد میباشد و این، حاکی از آن است که در این لندفرم، مواد مادری تحت تأثیر رسوباتی میباشد که از بالادست آمده و به مرور در اعماق، تهنشین شدهاند. بنابراین، مواد مادری انتقال یافته از سطوح ژئومرفیک بالا در اثر هوادیدگی و فرایندهای فرسایش و انباشت و تجمع در سطوح پایینتر، منجر به ایجاد لندفرمهای پایدار و نسبتاً هموار دشت گردیده که اراضی مناسبی را برای کشاورزی، به وجود آورده است. در دیگر سو، شیب باز در موقعیتهای پشته و یا شانه شیب قرار گرفته است، جایی که دستخوش آبشویی بالای مواد و انتقال آنها به سطوح پایینتر و فرسایش زیادتری نسبت به سایر سطوح است. تغییرات بافتی خاک، روند منظمی را نشان نمیدهد. میزان درصد رس، به جز در برخی از نیمرخها که روند نامنظمی را نشان میدهند، با عمق کاهش یافته است. به دلیل شیب نسبتاً بالا، خاکهای این لندفرم، عمیق نیستند چراکه موقعیت شیب، بیشترین تأثیر را در عمق خاک دارد و موقعیتهای بالای شیب، دارای خاکهای کمعمقتری نسبت به موقعیتهای پایین شیب هستند.نتیجهگیری: توپوگرافی، به عنوان یک عامل اصلی در توسعه و تکامل خاکها شناخته شده است. لندفرم مورد بررسی در این مطالعه، نشان داد نه تنها توپوگرافی به طور مستقیم در فرایندهای پدوژنیک نقش دارد، بلکه مواد مادری نیز در تغییر این فرایندها و تشکیل لندفرم بسیار حائز اهمیت هستند. در این مطالعه، لندفرمهای منطقه بر اساس شاخص موقعیت توپوگرافی، تفکیک شدند. در شاخص موقعیت توپوگرافی، ارتفاع و شیب به عنوان پارامترهای اصلی برای تحلیل و طبقهبندی لندفرمها، استفاده میشوند. بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و همچنین بررسی مواد مادری، ارتفاع و درصد شیب در نیمرخهای حفر شده در لندفرمهایی که دارای بیشترین تکرارپذیری در منطقه بودند، نشان داد که مواد مادری و شیب، دارای نقش مؤثری در تشکیل لندفرم هستند. با این حال در منطقه مورد مطالعه، به دلیل شرایط خشک و نیمه خشک و کاهش میزان هوادهی و آبشویی، نقش شیب بیشتر از مواد مادری در تشکیل لندفرمها بود. بنابراین، بررسی همزمان نقش مواد مادری و شیب در مناطقی با هوادهی بالا و فرایندهای فعال در تغییر سطوح ژئومرفیک میتواند زمینهای برای تحقیقات گستردهتر در تشکیل لندفرمها ایجاد کند.
سامانه اطلاعات مکانی
معصومه دستانیان؛ جواد صابریان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، اطلاع از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی، یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد است. هدف این پژوهش، تولید نقشه پوششهای گیاهی طبیعی و زراعی و همچنین، زمینهای کشت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، اطلاع از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی، یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد است. هدف این پژوهش، تولید نقشه پوششهای گیاهی طبیعی و زراعی و همچنین، زمینهای کشت آبی و باغات، با استفاده از فنآوری سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی است. به طور کلی، از زمانهای قدیم تا به امروز، روشهای مختلفی برای جمعآوری دادههای مبتنی بر مکان وجود دارد، از جمله مشاهدات نجومی، فتوگرامتری، نقشهبرداری و سنجش از دور. سنجش از دور، یکی از روشهای جمعآوری دادههاست که کمترین تماس مستقیم با اشیاء و دادههای مورد اندازهگیری را دارد و بر خلاف روشهای دیگر، که عوامل انسانی در جمعآوری و تفسیر دادههای زمینی نقش دارند، در روش سنجش از دور، مسئولیت جمعآوری اطلاعات بر عهده سنسورها خواهد بود.روشها: در این تحقیق، نشان دادیم که چگونه میتوان از تصاویر ماهوارههای سنجش از دور، جهت تهیه نقشه پوشش گیاهی و باغات، استفاده کرد. برای این منظور، از تصاویر ماهوارهای و برداشتهای زمینی، به عنوان دادههای ورودی استفاده میشود و این دادهها، با روشهای مختلف طبقهبندی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. برای تهیه نقشه کاربری، اراضی جنوب شهر زنجان انتخاب و از تصاویر مـاهواره سنتینل -2 مربوط به سـال 2018، استفاده شد. در مراحل مختلف انجام این تحقیق، از نرمافزارهای ENVI ، ArcGIS ، SAGAGIS استفاده شده است. بهترین روش طبقهبندی به کمک نرمافزارArcGIS انتخاب گردید. برای بررسی قابلیت و کارایی دادهها، تصاویر شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) با دقت مکانی 15متر، محاسبه و برای هر ماه، یک تصویر NDVI، در نظر گرفته شد. در مجموع 12 تصویر انتخاب گردید که در قالب یک داده با عملیات ترکیبکردن لابه یک باند سه تایی تبدیل شدند.یافتهها: در این تحقیق اعتبار سنجی دادهها براساس نرمافزار گوگل ارث انجام شد و دقت تفکیک پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روشهای طبقهبندی مختلف از قبیل حداکثر احتمال، کوتاهترین فاصله، ماشین بردار پشتیبان، شبکههای عصبی و جنگل تصادفی، مورد بررسی قرار گرفت .در هر روش طبقهبندی، با استفاه از ماتریس خطای اومیشن و کومیشن در هر کلاس و شاخصهای دقت کلی نقشه، ضریب کاپا مورد بررسی قرار گرفته است. با مقایسه تمامی روشها و ارزیابی نتایج بهدست آمده، مشخص شد که روش الگوریتم جنگل تصادفی با دقت کلی 96.51% و ضریب کاپا 0.8181 به عنوان بهترین روش طبقهبندی، نقشه پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه را تولید خواهد کرد.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که در الگوریتم جنگل تصادفی احتمال تعلق هر پیکسل به هر کلاس با دقت بالایی تعیین میشود. قابلیت تعیین اهمیت ویژگیها در طبقهبندی که میتواند به منظور انتخاب فضای ویژگی بهینه استفاده شود از مهمترین مزایای این روش است. همچنین، توانایی طبقهبندی دادههای نویزی، که میتوان جهت افزایش و تصفیه نمونههای آموزشی استفاده کرد، عدم نیاز به انتخاب یا کاهش باند در هنگام استفاده از تصاویر چند طیفی، از دیگر مزایای الگوریتم جنگل تصادفی است. بدین ترتیب، سادگی و ساختار قابلدرک این الگوریتم در کنار مزایای فنی آن، باعث انعطافپذیری بالای آن شده و ترکیب آن با روشهای دیگر را، بسیار آسان کرده است.